در این میان در منطقه ای از کشور که مردم آن محروم ترین و فقیر ترین مردم منطقه کشور به شمار می روند و در میان ارتفاعات چند متری برف زندگی می کنند و خانه های گلی و سنگی خود را در برابر سرمای بالای منفی 30 درجه با هیزم گرم می کنند و مستحق ترین افراد برای گرفتن سبد کالا به شمار می روند، خبری از سبد کالا ندارند و اصلا نمی دانند سبد کالا چیست و به چه کسانی عرضه می شود یا این هدیه دولت چه چیزهایی دارد.
استان چهارمحال و بختیاری در بخش مرکزی رشته کوههای زاگرس واقع شده است و از شمال و مشرق به استان اصفهان و جنوب به استان خوزستان محدود است و وسعت این استان در حدود 16 هزار و 533 کیلومتر مربع است.
این استان ناحیهای است کوهستانی در سلسه جبال زاگرس که در باختر آن کوه های مرتفعی قرار گرفته و این ارتفاعات سرچشمه سرشاخههای دو رودخانه دائمی زاینده رود و کارون است.
استان چهارمحال و بختیاری یکی از استانهای کشور است که نسبت به وسعت کم خود روستاهای بسیاری را در خود جای داده است.
دهستان موگویی از توابع بخش مرکزی شهرستان کوهرنگ در شمالغرب استان چهارمحال و بختیاری و در نزدیکی مرز این استان، با استان لرستان قرار دارد.دهستان موگویی شامل ۱۵ روستا با جمعیتی در حدود چهار هزار و500 نفراست. این دهستان دارای ۷۵۰ خانوار است و مرکز دهستان موگویی روستای خویهاست.
عرضه سبد کالا در دیگر شهرهای کشور
این دهستان در شهرستان کوهرنگ در ارتفاعات ودر منطقه ای که بیشترین بارش استان چهارمحال و بختیاری اتفاق می افتد قرار دارد. روستاهای این دهستان با کمترین امکانات و بیشترین مشکلات در حال زندگی هستند.
بارش شدید برف در استان چهارمحال و بختیاری راه دسترسی دهستان موگویی را به شهرستان کوهرنگ و استان چهارمحال و بختیاری در فصل زمستان مسدود کرده است و ارتفاع بالای برف اجازه بازگشایی را به هیچ وجه نمی دهد.
نداشتن محل زندگی مناسب، نداشتن آب شرب مناسب، نبود امکانات درمانی و خدمات بهداشتی و... از مهمترین مشکلات روستاهای این منطقه است.
در این میان عدم پوشش شبکه های تلویزیون روستاهای این منطقه یکی از مهمترین مشکلات است و مردم روستاهای این منطقه سالهاست که در انتظار دیدن شبکه های تلویزیون هستند.
عدم وجود امواج تلویزیونی و نبود زیر ساختهای دیگر برای اطلاع رسانی و محاصره شدن در برف موجب شده است که در حدود بیش از چهار هزار و500 نفر از اطلاعات و اخبار روز کشور و جهان خبر کمتری داشته باشند.
هم اکنون مردم این روستا هیچ اطلاعی در خصوص سبد کالا و نحوه عرضه آن ندارند و اگر هم آگاه شوند با وجود اینکه در محاصره برف هستند نمی توانند خود را در زمان مقرر به شهر و یا محلی که عرضه صورت می گیرد برسانند.
عضو شورای اسلامی روستای چین از مهمترین روستاهای دهستان موگویی در گفتگو با خبرنگار مهر با بی اطلاعی از سبد کالا و عرضه آن گفت: مردم روستاهای دهستان از این مهم بی اطلاع هستند، به خاطر اینکه ما تلویزیون نداریم و هیچ روزنامه ای نیز نمی تواند به دست ما برسد.
سید حسینعلی درخشان در جواب سئوال خبرنگار مهر در خصوص نحوه عرضه سبد کالا و گرفتن این سبد توسط مردم با وجود برف و عدم دسترسی به شهر و مرکز، یادآور شد: "سبد کالا چیست؟" من از شما برای اولین بار می شنوم.
روستای چین دهستان موگویی در فقر و محرومیت
وی گفت: مردم در محاصره برف هستند و نمی توانند به جایی ترد داشته باشند و هم اکنون هم از این موضوع بی اطلاع هستند.
عضو شورای اسلامی روستای چین تاکید کرد: مردم دهستان موگویی محروم از همه امکانات هستند و زمستان را با سختی طی می کنند.
وی یادآور شد: در خصوص سبد کالا اگر به مردم دهستان تعلق می گیرد یا نمی گیرد، مردم هیچ اطلاعی ندارند و اصلا نمی دانند سبد کالا چیست و شامل چه چیزی است.
عضو شورای اسلامی روستای چین تاکید کرد: ما در اینجا در بی اطلاعی کامل هستیم و باید مسئولین برای توسعه زیر ساختها برای گرفتن امواج تلویزیون اقدامات سازنده ای انجام دهند.
سید حسینعلی درخشان اذعان داشت: مسئولین استان و شهرستان باید فکری برای عرضه این سبد کالا برای مردم منطقه بکنند.
منبع: مهر
تحليل پيام نوروزي مقام معظم رهبري در مورد سال جهاد سياسي و اقتصادي
تنظيم و ويرايش: سايت حرف آخر
رهبر معظم انقلاب با نامگذاري سال 92 به عنوان سال « حماسه سياسي و حماسه اقتصادي »، چشمانداز سال جديد را اميدوارانه و همراه با حضور جهادي ملت ايران در عرصههاي سياسي و اقتصادي توصيف كردند.
ايشان در بخشي از پيام نوروزي خود تاكيد كردند: لازم است كه هم در زمينهي اقتصاد، هم در زمينهي سياست، حضور مردم حضور جهادي باشد.
در عرصهي اقتصاد، به توليد ملي بايد توجه شود؛ همچنان كه در شعار سال گذشته بود. البته كارهائي هم انجام گرفت؛ منتها ترويج توليد ملي و حمايت از كار و سرمايهي ايراني، يك مسئلهي بلندمدت است؛ در يك سال به سرانجام نمي رسد. خوشبختانه در نيمهي دوم سال 91 سياست هاي توليد ملي تصويب شد و ابلاغ شد ــ يعني در واقع اين كار ريلگذاري شد ــ كه بر اساس آن، مجلس و دولت مي توانند برنامهريزي كنند و حركت خوبي را آغاز كنند و انشاءالله با همت بلند و با پشتكار پيش بروند.
در سخنان رهبر معظم انقلاب، اين نكته اساسي كه مورد تاكيد اقتصاد دانان است وجود دارد كه موضوع توليد ملي، يك امر بلندمدت است و سياست هاي حمايتي، و فضاي كسب وكار لازم براي آن، براي چند سال بايد ادامه يابد.
به عبارت ديگر، وقتي قانون حمايت از توليد ملي داريم، اين قانون قرار نيست فقط براي چند سال كه در تحريم هستيم يا مشكل ارزي داريم ادامه يابد، و بعد از اين كه درآمد ارزي حاصل از نفت افزايش يافت و محدوديت ها و افزايش هزينه هاي توليد حاصل از تحريم، برطرف شد، دوباره به مسير رشد واردات و رهاسازي توليد ملي برگرديم.
بلكه بايد توجه داشته باشيم كه سياست هاي حمايت از توليد و سياست هاي مكمل براي حمايت از توليد و اشتغال ملي، بايد چند سال پشت سرهم ادامه يابد تا اين اطمينان و اعتماد را به سرمايه گذار و توليد كننده بدهد كه مي تواند سرمايه گذاري كند و سازو كار توليد را فراهم كند تا كالاي ايراني به بازار عرضه شود و با واردات كالاي چيني و خارجي رقابت كند و مورد حمايت مصرف كننده ايراني و صادر كننده ايراني باشد تا سرانجام زمينه شكوفايي توليد داخلي را مانند كشورهاي صنعتي، فراهم آورد.
نكته مهم ديگري كه در اين زمينه در پيام مقام معظم رهبري وجود دارد، موضوع جهاد سياسي و حضور در انتخابات براي تشكيل دولت جديد است تا برنامه اجرايي كشور براي چهارساله يا هشت ساله آينده شكل بگيرد و با فشارها و تحريم هاي دشمنان مقابله شود.
ايشان تاكيد كردند كه در زمينهي امور سياسي، كار بزرگ سال 92، انتخابات رياست جمهوري است؛ كه در واقع مقدرات اجرائي و سياسي، و به يك معنا مقدرات عمومي كشور را براي چهار سال آينده برنامهريزي مي كند.
اين نكته نشان مي دهد كه دولت آينده، بايد مسير حمايت از توليد ملي و تقويت بنيان هاي توليد و اشتغال ملي را تقويت كند و حركتي كه امسال آغاز شده و قانون توليد ملي شكل گرفته است بايد حداقل در چهارسال آينده ادامه يابد تا سرمايه گذاري، توليد، اشتغال، بهبود كيفيت كالاي ايراني، رشد تقاضا و تمايل مصرف كننده ايراني و بازار صادراتي، را شاهد باشيم و در شرايط بالا رفتن نرخ ارز و كاهش واردات، توليد ايراني بتواند آينده اي درخشان و مطمئن براي خود پيش رو داشته باشد.
براين اساس، دولت آينده، با هر نگاه سياسي، چه اصول گرا چه غير اصولگرا، بايد رويكرد حمايت از توليد ملي داشته باشد، زيرا در شرايط تداوم تحريم ها و فشار دشمن، تداوم تورم و رشد نرخ ارز و كاهش درآمد نفت، و اثرات ضعف مديريت اقتصاد كشور در 8 سال گذشته، بايد مجموعه اي از سياست هاي مكمل توليد ملي و ابزارهاي اثرگذار را شاهد باشيم كه حداقل در يك دوره 4 ساله دولت آينده، ادامه يابد و با ثبات و مستمر باشد تا علامت درست و منطقي به عوامل توليد از كارگر و سرمايه گذار و مواد اوليه و... بدهد تا سمت و جهت شكوفايي اقتصاد را پيگيري كنند.
براي چنين منظوري، دولت آينده بايد با اعتقاد به توليد گرايي و تامين نيازها از داخل، و كاهش واردات و تامين مخارج كشور با درآمد ارزي موجود، بايد پايدار و استوار باشد و بخش هاي اقتصادي ومردم نيز با روحيه جهادي و حماسه ساز در عرصه سياست و اقتصاد، ايستادگي كنند تا كار رونق توليد و اشتغال پيش برود و با تكيه بر توان داخلي نيازها را تامين كنيم.
چنين روند و روحيه حماسي، قطعاً به ثبات سياست هاي مكمل و اثرگذار نياز دارد. يكي از مهم ترين اين سياست ها، قيمت گذاري درست است. زيرا اگر قيمت گذاري منطقي باشد، هر چند در ابتدا گراني موجب فشار بر مصرف و توليد مي شود اما به تدريج توليد كننده به خاطر سود موجود در بازار، سرمايه گذاري و توليد را افزايش مي دهد، كار بيشتري ايجاد خواهد شد و درآمد و حقوق و دستمزد، موجب رشد تقاضا و اشتغال مي شود و مصرف را بالا مي برد و در نهايت، بازار با افزايش عرضه كالا، به تعادل نسبي نزديك مي شود و كشور براساس نيازها و تلاش و كار وسرمايه خود، مشكلات را كاهش مي دهد.
اما اگر قرار باشد كه قيمت ها كنترل شوند و مانند 8 سال گذشته، نرخ ارز و كالا غير واقعي و پايين باشد و واردات روبه افزايش باشد نتيجه اي جز وابستگي بيشتر و كاهش توليد و اشتغال نخواهد داشت.
لذا حال كه در دوسال گذشته، شاهد افزايش قيمت ها و تورم بوده ايم بايد اين شرايط را به فرصت رشد توليد وسرمايه گذاري تبديل كنيم و همان طور كه مقام رهبري اشاره كرده اند، مردم ايران از اين فرصت تحريم ها وفشار دشمن بهره برده اند و آن را به فرصت و ورزيدگي تبديل كردند.
چنين روحيه اي كه در تفكر رهبران كشور و مردم ايران قرار دارد بايد ادامه يابد، و دولت جديد شرايط آن را فراهم كند.
مطمئناً ملت ايران همان طور كه در جنگ، در طول تاريخ، و در دوره سازندگي خود را نشان داده، در دوره تحريم، نيز آزموني ديگر را با سربلندي پشت سر خواهد گذاشت و از اين فرصت تاريخي براي ورزيده شدن وقوي شدن خود و اقتصاد استفاده خواهد كرد.
مقام معظم رهبري با اشاره به حركت رو به جلوي ملت ايران در سال گذشته به ويژه در مواجهه اقتصادي و سياسي با جهان استكبار، چشمانداز سال 92 را اميدوارانه و همراه با پيشرفت و تحرك و ورزيدگي و حضور جهادي ملت ايران در عرصه هاي سياسي و اقتصادي دانستند و تاكيد كردند: با اين نگاه، سال 92 را " سال حماسه ي سياسي و حماسه ي اقتصادي " نامگذاري مي كنيم. در عرصهي اقتصاد، گفتند و تصريح كردند كه ميخواهند ملت ايران را بهوسيلهي تحريم فلج كنند؛ اما نتوانستند ملت ايران را فلج كنند و ما در ميدانهاي مختلف، به توفيق الهي و به فضل پروردگار، به پيشرفتهاي زيادي دست پيدا كرديم
در زمينهي اقتصاد البته بر مردم فشار وارد آمد، مشكلاتي ايجاد شد؛ بخصوص كه اشكالاتي هم در داخل وجود داشت؛ برخي از كوتاهيها و سهلانگاريها انجام گرفت كه به نقشههاي دشمن كمك كرد؛ ليكن در مجموع، حركت مجموعهي نظام و مجموعهي مردم، يك حركت رو به جلو بوده است و انشاءالله آثار و نتائج اين ورزيدگي را در آينده خواهيم ديد.
براساس سخنان مقام رهبري، آن چه بايد در دولت آينده بيش از هر چيز مورد توجه باشد اين نكته است كه اشكالات و ضعف مديريت ادامه نيابد و سهل انگاري و كوتاهي از دولت و مسوولان را شاهد نباشيم. زيرا هر گونه ضعف مديريت، مسير رشد توليد را كند خواهد كرد.
لذا بايد دولتي و مديراني انتخاب شوند كه به بهانه تحريم، كوتاهي خود را توجيه نكنند و اعتقاد داشته باشند كه مي توان با مديريت وتلاش مردم و روحيه جهادي همان طور كه مقام رهبري تاكيد كردند، از دوره تحريم عبور كنيم وتوليد ملي را تقويت كنيم.
مقام معظم رهبري با توجه به ياس دشمنان تاكيد كردند: در عرصهي سياست، از يك جهت همت آنها اين بود كه ملت ايران را منزوي كنند، از جهت ديگر ملت ايران را دچار دودلي و ترديد كنند؛ همت آنها را كوتاه و ضعيف كنند. درست عكس اين عمل شد؛ در واقع عكس اين اتفاق افتاد. در زمينهي انزواي ملت ايران، نه فقط نتوانستند سياست هاي بينالمللي و منطقي ما را محدود كنند، بلكه حتّي نمونههائي از قبيل اجلاس جنبش غير متعهدها با حضور تعداد كثيري از سران و مسئولان كشورهاي جهان در تهران تشكيل شد و عكس آنچه را كه دشمنان ما ميخواستند، رقم زد و نشان داد كه جمهوري اسلامي نه فقط منزوي نيست، بلكه در دنيا با چشم تكريم و احترام به جمهوري اسلامي و به ايران اسلامي و به ملت عزيز ما نگريسته مي شود.
سال 92 برابر چشمانداز اميدوارانهاي كه به لطف پروردگار و همت مردم مسلمان براي ما ترسيم شده است، سال پيشرفت و تحرك و ورزيدگي ملت ايران خواهد بود؛ نه به اين معنا كه دشمنيِ دشمنان كاسته خواهد شد، بلكه به اين معنا كه آمادگي ملت ايران بيشتر و حضور او مؤثرتر و سازندگي آيندهي اين ملت به دست خودشان و با همتِ با كفايت خودشان انشاءالله بهتر و اميدبخشتر خواهد شد.
براساس اين سخنان رهبر انقلاب، بايد توجه داشته باشيم كه دو سال است كه مسير تحريم ها با وجود افزايش فشار دشمنان به پيش برده ايم و هر روز راهكار بهتري براي عبور از مشكلات و دورزدن تحريم ها و تقويت اقتصاد داخلي و رشد صادرات و پيشرفت ها شاهد بوده ايم.
لذا چهار سال آينده مي تواند فرصت شكوفايي اقتصاد ايران، تقويت استقلال سياسي سه دهه گذشته، و رشد توليد واشتغال ملي باشد و اگر روحيه جهادي اقتصادي و سياسي كشور در سال جاري ادامه يابد، تشكيل دولت و شرايطي را شاهد خواهيم بود كه با وحدت مردم، به بهبود فضاي كسب وكار و زندگي كمك خواهد كرد و در فضاي سياسي نيز پاسخي دندان شكن به دشمنان خواهد داد.
براين اساس، سال 1392 سال مهمي در تاريخ ايران خواهد بود زيرا در سخت ترين شرايطي كه دشمن تصور كرده است، ملت ايران ورزيده تر و چابك تر و آماده تر از هميشه با روحيه جهادي، سياست و اقتصاد را تقويت خواهد كرد و دولتي متناسب با نياز كشور را بر سركار خواهد آورد تا زمينه تقويت توليد ملي را فراهم آورد.../ بولتن نيوز
چرا امسال حماسه سياسي و حماسه اقتصادي نامگذاري شد؟ سعيد خاوري
سعيد خاوري: زمستان تمام شد و روسياهي اش به زغال ماند, يك سال به پايان رسيد و سالي جديد آغاز شد، يك برگ زرين ديگر در دفتر ملتي قهرمان ورق خورد؛ ملتي كه در ميداني پر چالش و در رويارويي با دشمناني تا به دندان مسلح و ناپايبند به اصول اين بار هم مدال افتخار و پيروزي را در ميدان نبردي كه دشمنان آن در خيال خام خود به دنبال فلج كردن ملتي متحد و متعهد بودند را كسب نمود، دشمنان با استفاده از بنگاه هاي خبر پراكني صهيونيستي و استفاده از ابزارهاي شيطاني خويش اينگونه ادعا مي نمودند كه به دنبال انزواي سياسي و فلج كردن اقتصادي ايران هستيم، دشمنان قسم خورده ملت ايران كه چهره آنها ديگر براي عالم واضح و روشن گرديده است جهت رسيدن به خواسته هاي نامشروع خويش از هيچ اقدام خصمانه و بي شرمانه اي فروگذار ننمودند.
دشمنان در راستاي مقابله با ايران اسلامي در دو محور اصلي اقدام مي نمودند : 1- ايجاد موانعي از قبيل تهديد - تحريم - ترور و اقدامات خراب كارانه و ايجاد موانع گوناگون ديگر 2- انكار پيشرفت هاي جمهوري اسلامي و ملتهب نشان دادن اوضاع كشور با استفاده از ابزارهاي گوناگون اما دشمنان واقعي و قسم خورده ملت ايران چه كساني هستند؟
هر جا كه سخن از دشمن به ميان مي آيد ذهن مردم به درستي متوجه شيطان اكبر؛ ام الفساد قرن آمريكاي جهان خوار مي شود. البته كشورهاي ديگري نيز هستند اما لانه اصلي آنها آمريكا است. دولت هايي نظير دولت متخاصم انگليس و فرانسه و رژيم غاصب و جنايتكار اسرئيل و... لذا رهبر معظم انقلاب اسلامي حضرت امام خامنه اي (مدظله العالي) سال ۱۳۹۲ را سال حماسه سياسي و حماسه اقتصادي نام گذاري نمودند.
حال با توجه به جنگ پيچيده دشمنان در عرصه هاي گوناگون نام گذاري سال ۱۳۹۲ نقشه راه اصلي و سياست گذاري هاي كلان پيش رو را مشخص مي كند.
در جبهه اقتصادي همانگونه كه سال هاي قبل از آن نيز با عناوين اقتصادي نامگذاري شده بود همچون سال ۱۳۸۸ كه سال حركت به سمت اصلاح الگوي مصرف – سال ۱۳۸۹ سال همت مضاعف؛ كار مضاعف – سال ۱۳۹۰ سال جهاد اقتصادي – سال ۱۳۹۱ سال توليد ملي و حمايت از كار و سرمايه ايراني و بلاخره سال ۱۳۹۲ كه با نام حماسه سياسي و حماسه اقتصادي مزين گرديد، بايستي با حساسيت بيشتري مورد توجه دستگاه هاي حكومتي و بدنه مردم در راستاي مقاوم سازي اقتصاد ملي در مقابل تهديدات دشمنان نظام اسلامي گردد.
دشمن از ابتداي پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي ايران اسلامي در جهت مقابله با خواست و اراده مردم دست به تحريم هاي گوناگون و محاصره ي اقتصادي ميهن عزيزمان نموده است كه از جمله آن مي توان به ۱۵ بار تحريم نظام بانكي كشور؛ ۷ بار تحريم تجارت نفت ؛ تحريم هاي گوناگون كشتيراني جمهوري اسلامي ايران – تحريم هاي دارويي و تحريم هاي گوناگون ديگر در عرصه مالي و پولي اشاره نمود كه با تدابير صورت گرفته از سوي مسئولين و همدلي و حمايت همه جانبه مردم هميشه در صحنه، پوزه دشمن به خاك ماليده شد هر چند كه مشكلاتي نيز به وجود آمد اما به طور مثال با توجه به تحريم هاي سخت دشمن در مورد كشتيراني، واردات كشور نسبت به پارسال ۲٪ افزايش يافته است يا در بحث تحريم هاي نفتي و خروج شركت هاي پيمانكاري خارجي جوانان و متخصصين ايراني با تلاش ها و مجاهدت هاي علمي موجبات خودكفايي كشور را در بسياري از عرصه ها مهيا نمودند كه امروز شاهد شكوفايي اقدامات جوانان ميهن اسلامي مي باشيم . دانش هسته اي كه نماد اقتدار و خودباوري ملت و مردم ما گرديده است و همچنين ميدان شكست و تحقير دشمن نيز مي باشد با وجود تمام فشارها و تهديدات دشمن پيشرفت هاي چشمگيري داشته ايم، كه نمونه آن را مي توان در توليد صفحه هاي سوخت نيروگاه تحقيقاتي تهران جهت توليد راديو داروها اشاره نمود.
امروز ميهن اسلامي با عنايات الهي ميدان كار و تلاش و مجاهدت هاي فرزندان بي ادعا و شريف و سربازان اسلام گرديده كه در حال فتح قله هاي افتخار در ميدان هاي مختلف مي باشند.
دستاورد هاي سال ۱۳۹۱ از جمله موفقيت در عرصه هاي فضايي - هسته اي - دفاعي - پزشكي و غيره را مي توان مدال هاي افتخار بر سينه ي ملت قهرمان و شهيد پرور ايران اسلامي ناميد از جمله ارسال ماهواره ناهيد – پرتاب كاوشگر پيشگام با موجود زنده – ساخت جنگنده فوق پيشرفته قاهر ۳۱۳ – رمز گشايي پهباد RQ 170 و پيشرفت هاي گوناگون ديگر كه در اين نوشته مجال پرداختن به آنها نمي باشد.
با توجه به فرمايشات رهبري عزيز برنامه دولت در سال ۱۳۹۲ مي بايست در جهت عدم وابستگي و استقلال كشور از درآمد هاي نفتي تنظيم گردد كه اين مهم آرزوي ديرينه ملت شريف ايران اسلامي مي باشد.
در جبهه سياسي يكي از رويدادهاي مهم سال ۱۳۹۱ برگزاري اجلاس سران عدم تعهد در ايران اسلامي بود كه دشمنان با تمام تلاش و با صرف هزينه ي بسيار به دنبال به انزوا كشاندن اين اجلاس در پايين ترين سطح ممكن بودند كه اين تلاش مذبوحانه به طور كامل به شكست انجاميد كه اين مهم نشان از اقتدار و نفوذ بسيار بالاي نظام اسلامي در جهان دارد.
مهم ترين اتفاق سياسي سال ۱۳۹۲ برگزاري انتخابات رياست جمهوري مي باشد كه به فرموده ي امام خامنه اي (مدظله العالي)، انتخابات در كشور ما مظهر حماسه سياسي است، لذا مردم هميشه در صحنه كه با حضور گسترده خويش همواره در عرصه هاي گوناگون مشتي محكم بر دهان ياوه گويان و دشمنان كوبيده اند؛ مي طلبد اين بار هم با حضور حداكثري و با تجديد پيمان با آرمان هاي امام شهدا (ره) و شهداي گلگون كفن انقلاب اسلامي ضمن حمايت از دستاوردهاي نظام اسلامي پاسخي كوبنده و دندان شكن به دشمنان اسلام و استكبار جهاني دهند، وعده خداوند تحقق خواهد يافت و پيروزي نهايي نزديك است، صداي شكستن استخوان هاي نظام ليبرال سرمايه داري غرب به گوش مي رسد و زماني نه چندان دور جايگاهي به جز موزه هاي تاريخ نخواهد داشت. ان الله مع الصابرين
منبع : http://hamasesazan92.tebyan.net
اقتصاد قرآني الگوي حماسه اقتصادي
نويسنده: حجة الاسلام كيوان عزتي
منبع: حرف آخر
با توجه به نامگذاري سال 1392 از سوي مقام معظم رهبري به عنوان « سال حماسه سياسي و حماسه اقتصادي » نگاهي خواهيم داشت به 7 آيه از قرآن كريم كه پيامهايي مرتبط با نامگذاري اين سال دارند؛ و سعي ميكنيم با استفاده از بيانات مقام معظم رهبري به شرح اين آيات بپردازيم.
* آيهي اول، آل عمران/ 139: «ولاتهنوا و لاتحزنوا و أنتم الأعلون إن كنتم مؤمنين»
ترجمه: و [شما مسلمانان] سست نشويد! و غمگين نگرديد! و شما برتريد اگر ايمان داشته باشيد!
نكته :
طبق صريح آيهي ياد شده، مؤمنين نسبت به ديگران برتري خواهند داشت. از طرف ديگر ميدانيم كه يكي از لوازم برتري، بينيازي اقتصادي از دولتهاي استكباري و خودكفايي مسلمانان است؛ زيرا بديهي است كه نياز و احتياج به ديگران هميشه ملازم با ذلت و اسارت است. از اين رو ملتي كه بخواهد عزيز و سربلند زندگي كند بايد ابتدا خود را از بند اسارت كفار آزاد سازد. چنين ملتي است كه سزاوار صفت ايمان است و ملتي كه با ذلت و خواري دست نياز به سوي بيگانه دراز ميكند، طبق صريح اين آيه، ملت مؤمني نيست.
مقام معظم رهبري :
«آمريكا و اذناب او هرچه تلاش كنند، نخواهند توانست اين ملت را از رسيدن به قلهاى كه امام عزيزش همه را به آن سمت هدايت مىكرد، باز بدارند. اگر تمام گردن كلفتها و قلدرهاى دنيا هم دست در دست يكديگر دهند، نمىتوانند ما را از حركت به سمت جامعهى اسلامى مرفه و عادل و آباد باز بدارند. ما بحمداللَّه ارادهى پيمودن اين راه و انجام اين كار را با لطف الهى و كمك مردم داريم و چيزى هم كم نداريم.
فقط مواظب باشيد وحدت و شور و احساس تكليف را در خود حفظ كنيد. قرآن به مسلمانها خطاب مىكند و مىگويد: «اگر مؤمن باشيد [إن كنتم مؤمنين]، نه از كسى بترسيد و نه سست شويد [ولاتهنوا و لاتحزنوا]. مظهر ايمان، همين شور و نشاط و تلاش و وحدت و حضور در صحنه است؛ دشمن هم از همين مىترسد. تا وقتى حضور قوى و پُرشور شما مردم استمرار دارد، ان شاء اللَّه لطف خدا هم با ما خواهد بود.»[1]
* آيهي دوم، نساء/ 141: «و لن يجعل الله للكافرين علي المؤمنين سبيلاً»
ترجمه: و خداوند هرگز كافران را بر مؤمنان تسلّطي نداده است.
نكته :
در اقتصادي كه مدنظر قرآن است، سعي بر اين است كه با استفاده از سلاح پويايي اقتصاد، حاكميت سياسي دولت اسلامي در روابط با بيگانگان حفظ شود، زيرا در روابط خارجي بين دولتها، مناسبات اقتصادي و سياسي بسيار به هم پيوسته و درهم تنيدهاند، هم اكنون وابستگي سياسياي كه در بسياري از كشورهاي به ظاهر مسلمان مشاهده ميشود، نتيجهي مستقيم وابستگي اقتصادي آنها به ابرقدرتها است. از اين رو براي حفظ اعتبار و حيثيت اسلامي، دولتهاي اسلامي موظف هستند از هرگونه عملي كه راه نفوذ كفار را براي تسلط بر مسلمين ميگشايد، خودداري كنند و پيشاپيش راههاي نفوذي آنان را با تدبير و سياست ببندند و از آن جا كه بزرگترين راه نفوذ آنان، تأمين نيازمنديهاي اقتصادي است، از اين رو اِعمال سياست اقتصادي خودكفا و همياري عموم اقشار در قطع وابستگي و بستن راههاي نفوذي آنان، از مهمترين مسؤوليتهاي ملت اسلامي است.
مقام معظم رهبري :
«يك نكته اين است كه ما هر چه كه عرض ميكنيم، با اين پيشفرضها بايستى ملاحظه بشود. ما چند پيش فرض داريم. يكى اين است كه پيشرفت علمى، ضرورت حياتى كشور در علوم مختلف است؛ البته رتبهبندى علوم را بعد عرض ميكنيم كه يكى از كارهاى مهم است. پيش فرض دوم اين است كه اين پيشرفت علمى، اگرچه كه با فراگيرى علم از كشورها و مراكز پيشرفتهترِ علمى حاصل خواهد شد - بخشى از آن بلاشك اين است - اما فراگيرى علم يك مسأله است، توليد علم يك مسألهى ديگر است. نبايد ما در مسألهى علم، واگن خودمان را به لوكوموتيو غرب ببنديم. البته اگر اين وابستگى ايجاد بشود، يك پيشرفتهايى پيدا خواهد شد؛ در اين شكى نيست؛ ليكن دنباله روى، نداشتن ابتكار، زيرِ دست بودنِ معنوى، لازمهى قطعىِ اين چنين پيشروى است؛ و اين جايز نيست.»[2]
* آيهي سوم تا پنجم، نساء/144، مائده/51 و مائده/57: «يا أيها الذين آمنوا لاتتخذوا الكافرين أولياء من دون المؤمنين، أتريدون أن تجعلوا لله عليكم سلطاناً مبيناً»
ترجمه: اي كساني كه ايمان آوردهايد! كافران را در مقابل مؤمنان براي خود دوست مگيريد. مگر ميخواهيد براي خدا عليه خودتان دليلي آشكار قرار داده باشيد؟!
«يا أيها الذين آمنوا لاتتخذوا اليهود و النصاري أولياء، بعضهم أولياء بعض و من يتولهم منكم فإنه منهم، إن الله لايهدي القوم الظالمين»
ترجمه: اي مؤمنان! يهود و نصاري را به دوستي مگيريد. بعضي از آنها دوستان بعضي ديگرند. هر كه از شما با ايشان دوستي كند خود از ايشان است. همانا خداوند مردم ستمگر را هدايت نميكند.
«يا أيها الذين آمنوا لاتتخذوا الذين اتخذوا دينكم هزواً و لعباً من الذين اوتوا الكتاب من قبلكم و الكفار أولياء ، واتقوا الله إن كنتم مؤمنين»
ترجمه: اي كساني كه ايمان آوردهايد! با آن گروه از كفار و اهل كتاب كه دين شما را به سخريه گرفته، بازيچهاش پندارند دوستي نكنيد و از خدا بپرهيزيد اگر مردمي با ايمانيد.
نكته :
در اين آيات ميخوانيم: «مسلمانان از قبول ولايت كفار سخت برحذر داشته شدهاند و از آن جا كه يكي از ريشههاي خطرناكي كه عامل پذيرش ولايت كفار و قبول اين اسارت ميشود، چيزي جز نيازهاي اقتصادي نيست، اين آيات هركدام با بيان ويژهاي تأكيد بر ضرورت عدم تحمل ولايت كفار و يهود و نصاري دارد و طبعاً بهترين علاج آن خودكفايي مسلمين براي رهايي از يوغ كفار است؛ چرا كه نيازمندي، سرانجام آنان را در شبكهي صيد كفار مياندازد و به سيادت و عزت و عظمت آنان لطمه وارد ميسازد.»
مقام معظم رهبري :
«موفقيت هر ملتى در پيشرفتهاى خود، نسبت معكوس با نفوذ بيگانگان و دشمنان در آن كشور دارد. اينها نسبتشان متعاكس است؛ يعنى هرگاه بيگانه و يك قدرت خارجى- ولو آن قدرت خارجى علناً اظهار دشمنى نكرده باشد - نفوذش در بين مردم، قشرهاى مختلف و فضاى سياسى بيشتر باشد، اين ملت از آيندهاى همراه با عزت و همراه با افتخار و تأمين شده، فاصلهاش بيشتر است. نه اين كه با هر بيگانهاى بايد ستيزه گرى كرد؛ نه، گاهى هم انسان به خاطر مصالح، با بيگانهاى دوستى مىكند؛ اما به همان بيگانه دوست هم نبايد اجازه داد كه در امور داخل اين خانه، اين خانواده، اين كشور و اين جامعه بتواند نقش ايفا كند. از اولِ انقلاب كه به كلى رشتههاى نفوذ آمريكا و ديگر قدرتمندان- فقط هم آمريكا نبود؛ منتها بدترينشان آمريكا بود- در اين كشور گسسته شد، اينها دايم در فكر بودند كه به نحوى در داخل كشور نفوذ كنند و به پياده كردنِ فكر خودشان، حرف خودشان، كار خودشان و مقاصد و هدفهاى خودشان بپردازند. از همهي راهها هم براى اين كار استفاده مىكنند.[3]»
* آيهي ششم، فتح/29: «محمد رسول الله؛ و الذين معه أشداء علي الكفار رحماء بينهم، تراهم ركعاً سجداً يبتغون فضلاً من الله و رضواناً، سيماهم في وجوههم من أثر السجود، ذلك مثلهم في التوراة، و مثلهم في الإنجيل كزرع أخرج شطئه فآزره فاستغلظ فاستوي علي سوقه يعجب الزراع ليغيظ بهم الكفار، وعد الله الذين آمنوا و عملوا الصالحات منهم مغفرة و أجراً عظيماً»
ترجمه: محمد(صلياللهعليهوآله) فرستادهي خداست؛ و كساني كه با او هستند در برابر كفار سرسخت و شديد و در ميان خود مهربانند؛ پيوسته آنها را در حال ركوع و سجود ميبيني در حالي كه همواره فضل خدا و رضاي او را ميطلبند؛ نشانهي آنها در صورتشان از اثر سجده نمايان است؛ اين توصيف آنان در تورات و توصيف آنان در انجيل است، همانند زراعتي كه جوانههاي خود را خارج ساخته، سپس به تقويت آن پرداخته تا محكم شده و بر پاي خود ايستاده است و به قدري نمو و رشد كرده كه زارعان را به شگفتي وا ميدارد؛ اين براي آن است كه كافران را به خشم آورد (ولي) كساني از آنها را كه ايمان آورده و كارهاي شايسته انجام دادهاند، خداوند وعدهي آمرزش و اجر عظيمي داده است.
نكته :
مفاد اين آيه، با توجه به توصيف امت اسلام با جملهي «فاستغلظ فاستوي علي سوقه» (نيرومندي و بر پاي خود ايستادن)، قدرت يافتن مسلمانان و رسيدن آنان به آن درجه از شكوه و عظمتي است كه دشمنان اسلام تاب تحمل آن را نداشته باشند. به طور حتم تا چنين هدفي در عمليات اقتصادي منظور نگردد و مسلمانان خود را از نقش پيرو و دنباله رو بيرون نياورند، نه تنها در صحنهي اقتصاد پيوسته شكست ميخورند، بلكه در اخلاق و فرهنگ كه منشأ هر گونه شكست مادي و معنوي ديگر است، شاهد سقوط قطعي خود خواهند بود. در نتيجه مسلمين بايد اقتصادي خودكفا و غيرمتكي به غير داشته باشند و اقتداري كه به دنبال آن هستند بايد هم اقتدار سياسي، هم اقتدار نظامي و هم قدرت اقتصادي و هم توانمندي فرهنگي باشد.
مقام معظم رهبري :
«اسلام پيروان خود را اين جور تربيت ميكند: «و الّذين معه اشدّاء على الكفّار رحماء بينهم تراهم ركّعا سجّدا يبتغون فضلا من اللَّه و رضوانا سيماهم فى وجوههم من اثر السّجود»؛ اينها نشانههاى امت اسلامى است. اينها آن معنويتى است كه در آنها وجود دارد؛ آن توكل، آن توجه به خدا، آن تذكر، آن خضوع در مقابل پروردگار. اين، خاصيت پرورش انسان مسلمان و مؤمن است. اسلام اين جور انسانى پرورش ميدهد. در مقابل خداى متعال، خاضع؛ با برادران ايمانى، رحيم، مهربان؛ اخوت اسلامى برقرار؛ اما در مقابل مستكبران، در مقابل ظالمان، مثل كوهِ استوار مىايستند؛ «و مثلهم فى الانجيل كزرع اخرج شطئه فأزره فاستغلظ فاستوى على سوقه». اين، همان مراحل رشد امت اسلامى است؛ سر ميزند، رشد ميكند، بالندگى پيدا ميكند، مستحكم ميشود. «يعجب الزّرّاع»؛ خود آن كسانى كه اين زمينه را فراهم كردند، به شگفت مىآيند. اين دست قدرت الهى است كه اين جور انسانها را رشد ميدهد. «ليغيظ بهم الكفّار»؛ دشمن مستكبر وقتى به اين انسان مسلمانِ تربيت شدهى باليدهى در دامان اسلام نگاه ميكند، معلوم است كه به خشم مىآيد و ناراحت ميشود. ما بايد اين جورى عمل كنيم. خود را بسازيم. خود را با قرآن تطبيق دهيم. اخلاق خود را، رفتار خود را، با دوستان، با معارضان و معاندان، با مستكبران، طبق برنامهى قرآن تنظيم كنيم. خداوند متعال وعده كرده است كه به افرادى كه اين جور حركت كنند، پاداش خواهد داد، اجر خواهد داد. اين اجر، هم در دنياست، هم در آخرت. در دنيا عزت است، برخوردارى از زيبايىها و تمتعات الهى در اين عالم است - كه براى انسانها فراهم كرده است - در آخرت هم رضوان الهى و بهشت الهى است.»[4]
* آيهي هفتم، ممتحنه/1: «يا أيها الذين آمنوا لاتتخذوا عدوي و عدوكم أولياء تلقون إليهم بالمودة و قد كفروا بما جاءكم من الحق»
ترجمه: اي كساني كه ايمان آوردهايد! دشمن من و دشمن خودتان را دوست نگيريد! شما نسبت به آنان اظهار محبت ميكنيد، در حالي كه آنها به آنچه از حق براي شما آمده كافر شدهاند!
نكته :
پارهاي از مؤمنان كه از مكه به مدينه مهاجرت كرده بودند در نهان رابطهي دوستي خود را با برخي از مشركان حفظ كرده بودند تا بدين وسيله كفار مشرك از فاميل و كسانشان در مكه نگهداري كنند و آنها را تحت حمايت خود بگيرند. آيهي ياد شده مسلمانان را حتي از اين مقدار مودت و پيوند برحذر ميدارد. اكنون كه تا اين حد رابطه با كافران ممنوع است بايد ديد اسلام در مورد پارهاي از زمامداران كشورهاي اسلامي كه از نظر بازرگاني، كشاورزي، صنعتي و سرانجام در همهي امور اقتصادي، كشورهاي خود را وابسته به كفار، مشركان و يهود صهيونيست كردهاند، چه نظري دارد. ترديدي نيست كه اين گونه پيوندها قبل از اين كه مسلمانان را از مشكلات اقتصادي نجات بخشد به مفاسد اخلاقي و ضلالتهاي فكري كه منشأ همه گونه وابستگيهاي اقتصادي است، ميكشاند و سرانجام با دريافت وامهاي ربوي، در مقابل تاراج ذخاير ملي، آنان را به ورشكستگي اخلاقي و اقتصادي سوق خواهد داد. بنابراين بار ديگر با صراحت اعلام ميشود كه هيچ گونه راه حلي براي نجات مسلمين از چنگال اين استعمارگران ديو صفت، جز خودكفايي خود مسلمانان، نخواهد بود.[5]
مقام معظم رهبري :
«هر ملتى و كشورى در طول زندگانى ممتد خويش، دورانهايى و حوادثى را مىگذراند كه تأثير آن در سرنوشت تاريخى او، بسى تعيين كننده و ماندگار است و مىتواند او را به نيك بختى و عزت و اقتدار، يا سيه روزى و ذلت و حقارت بكشاند. اين حوادث هر چند سالها به طول انجامد در مقايسه با عمر ملتها، در حكم لحظهاى زودگذر است و اگر ملتى در تند باد چنين حوادثى قرار مىگيرد از خود اراده و هوشمندى و ايمان و استقامت نشان دهد قلههاى شرف و بهروزى را فتح مىكند و قدم در جادهى پيشرفت و تعالى مىگذارد و با هر گردنهى دشوار و سنگلاخى مواجه شود از آن عبور مىكند و خود را به هدف مىرساند. ولى اگر ضعف و تن پرورى و دل سپردن به لذت و راحت موقت و ناهوشمندى و بىارادگى و بىايمانى گريبانگير او شود آيندهى خود را تباه مىكند و دستخوش ذلت و اسارت و وابستگى مىشود و همهى سختيها و گرفتاريهاى ملل عالم كه ناشى از وابستگى و اسارت است پى در پى و به تدريج بر او مىتند و او را دچار بدبختى دنيا و آخرت مىكند.
ملتهاى پيشرو و موفق جهان در همهى دورانها، ملتهايى هستند كه در يكى از چنين لحظههاى تاريخى تصميمى شرافتمندانه و شجاعانه گرفته و سختيهاى مجاهدت و پايدارى را با شوق و شور، تحمل كردهاند و خود را با تلاش و هوشمندى به نقطهى امن و عزت و استقلال رساندهاند. ملت بزرگ ايران در انقلاب اسلامى كبير خود در سال 1357 به اولين پيروزى تاريخى خود رسيد. يكى از زيباترين و شگفت انگيزترين نمايشها را از اين گونه در صحنهى تاريخ اجرا كرد. رژيم پهلوى كه در بىكفايتى و فساد و سرسپردگى به بيگانگان در ميان حكومتهاى فاسد اين منطقه از همه روسياهتر بود در طول دهها سال حكومت خود بزرگترين ضربهها را بر ملت و كشور ايران وارد آورده بود، ملت را با ديكتاتورى خشن و سركوب بىرحمانه از صحنهى سياسى كشور بيرون رانده، منافع كشور را قربانى بندوبست با قدرتهاى مداخلهگر و كمپانيهاى غارتگر كرده، جوانان را با رواج ابتذال و شهوترانى از انديشيدن به سرنوشت كشور بازداشته و صداى هر معترض و آزاديخواهى را در گلو شكسته بود.
با نابود كردن كشاورزى ملى و وابسته كردن صنعت ناقص و معيوب و باز گذاشتن دست بيگانگان حريص و نوكران دربار و غارت منابع نفتى و بذل و بخشش ثروت ملى به اربابان آمريكايى و اروپايى و ويران كردن روستاها و تبديل ايران به بازار كالاهاى بىارزش خارجى و پسماندهى محصولات كشاورزى آمريكا و برنامههاى خائنانهى ديگرى از اين قبيل، اقتصاد كشور را دچار انحطاط مزمن و وابسته به ارادهى قدرتهاى خارجى كرده و رگ حيات ملت را به دست دشمنان سپرده بود.
[...] نهضت اسلامى به رهبرى امام خمينى عظيم در ميانهى سالهاى 1341 تا 1357 در چنين شرايطى آغاز شد و رشد و تكامل يافت. امام بزرگوار ما با تكيه به تعاليم اسلام ناب محمدى(صلياللهعليهوآله) و با اعتماد به ايمان دينى مردم و با شجاعت و اخلاص و توكل كم نظير خود، راه مبارزه را در ميان سختيها و مصائب طاقت فرسا گشود و پيش رفت و صبورانه و پيامبرگونه ذهن و دل مردم را با واقعيتهاى تلخ و راه علاج آن آشنا كرد. ملت ايران كه از اولين قدمها به نداى اين مرد الهى و روحانى گوش فراداده و به منطق حق و درس روشنگر او دل بسته بودند، با انگيزهى نيرومند ايمان و عشق به اسلام، فداكاريها و جانفشانيهاى فراموش ناشدنى كردند.
[...] در سازندگى مادى كشور آنچه در اين بيست سال اتفاق افتاده، در همهى دوران حكومت جباران پهلوى و پيش از آن بىسابقه است و حجم خدماتى كه در اين مدت به دست فرزندان كشور و پروردگان انقلاب تقديم ايران عزيز شده است فهرستى بلند و افتخارآميز دارد و البته در رأس همهى آنها و مهمترين خدمت انقلاب در زمينهى بناى علمى و عمرانى كشور، روح خودباورى و اعتماد به نفسى است كه سرمايهى از دست رفتهى ملت ايران در طول قرنهاى اخير بود و نابود كردن آن، گناه بزرگ پادشاهان بىكفايت و دست نشاندهي غرب بوده است.
امروز ايرانى احساس مىكند كه خود قادر به ادارهى كشور، قادر بر سازندگى، قادر بر عبور از موانع و قادر بر ابتكار و نوآورى است و اين همان سرمايهى لايزالى است كه هر ملتى را در رسيدن به هدفهاى خود كامياب مىسازد و همين است كه در 20 سال گذشته آن همه افتخارات را در زمينههاى علمى و صنعتى و نظامى و سياسى نصيب ملت ايران كرده است.»[6]
پينوشتها:
1. بيانات در مراسم بيعت جمع كثيرى از اقشار مختلف مردم سراسر كشور؛ 18/04/1368
2. بيانات در ديدار نخبگان علمى و اساتيد دانشگاهها؛ 03/07/1387
3. بيانات در ديدار دانشجويان و دانشآموزان و جانبازان؛ 11/08/1379
4. بيانات در ديدار مسؤولان نظام در روز ميلاد پيامبر(صلياللهعليهوآله)؛ 02/12/1389
5. پيامهاي اقتصادي قرآن، دكتر سيدجمال الدين موسوي اصفهاني
6. پيام به ملت ايران به مناسبت بيستمين سالگرد انقلاب اسلامى؛
اهميت همگرايي در ايجاد حماسه سياسي و اقتصادي
نويسنده: حسين اندام
تنظيم و ويرايش: سايت حرف آخر
بر طبق نظريه همگرايي كلارك كر ، صنعتي شدن نيروي عمده شكل دهنده دنياي امروز است كه در راستاي آن، جوامع، از برخي جهات به يكديگر شبيه مي شوند. به عقيده او، "منطق صنعت گرايي" باعث مي شود توسعه اجتماعي، يك سلسله تغييرات معين در نهادهاي اجتماعي را پديد آورد. بعدها نظريه او به خاطر محدوديت هايش به چالش كشيده شد؛ از آن جمله كه هرچند صنعتي شدن تأثير فراگيري دارد، اما تنها يكي از تأثيراتي است كه به توسعه جوامع مدرن شكل مي دهد.
همگرايي را در هر دو منظر نامگذاري سال 1392 توسط رهبر معظم انقلاب چه از نظر منظر اقتصادي و منظر سياسي ميتوان مشاهده كرد. از منظر اقتصادي، نظريه همگرايي به يك رشته سياستهايي اطلاق ميشود كه محدوديتهاي تجاري و موانع و تبعيضات موجود بر سر راه روابط اقتصاد بينالملل را حذف و يا به حداقل ممكن تقليل دهد. هدف از همگرايي اقتصادي، گسترش توليد جهاني و به تبع آن، تخصص در توليد داخلي، كسب درآمدهاي ارزي، كاهش هزينههاي توليد در سطح منطقه، افزايش تجارت، صرفهجويي در منابع كمياب داخلي، توزيع بهينه درآمد، افزايش كارايي در توليد و تجارت، افزايش سرمايهگذاريهاي خارجي و استفاده از مزيتهاي نسبي ميباشد. البته از جهتي ديگر همگرايي اقتصادي به دنبال آزادسازي تجاري است و در نهايت ايده «جهاني شدن اقتصاد» را در سر ميپروراند. مي توان با پشت سرگذاردن تحريم ها و برقرري روابط مناسب بين المللي با كشورهاي دوست و كشورهاي اسلامي و علي الخصوص كشورهاي عضو جنبش عدم تعهد كه ايران به عنوان رئيس آن مي باشد، با ايجاد همگرايي در تجارت بين المللي راه را براي شكوفايي اقتصادي هموار نمود. اكنون اتحاديه اروپا تنها بلوك اقتصادي و تا اندازهاي سياسي منطقهاي است كه نسبتاً از نفوذ و نقشآفريني آشكار جهاني برخوردار است. در حقيقت، روند همگرايي اقتصادي و سياسي موجود ميان دول اروپايي عضو اين اتحاديه، در مباينت با اصول و قواعد حاكم بر سياست بينالملل كه از بافت رئاليستي برخوردار هستند، به سر ميبرد. در بخش همگرايي اقتصادي، اتحاديه اروپا توانسته است در مقام يك قدرت جهاني ظاهر شده و به واسطه اين جايگاه، نقش مؤثر و تعيينكنندهاي در نظام تصميمگيري بينالمللي در قلمرو اقتصاد داشته باشد. هماكنون اتحاديه اروپا بزرگترين معاملهگر تجاري جهاني است. جنبش عدم متعهدها نيز مي تواند با استفاده از تجارب اتحاديه اروا و با استفاده از همگرايي منطقه اي در اقتصاد و سياست نقش مهمي در توسعه كشورهاي عضو ايفا كند.
از منظر سياسي بايد همه واحدهاي سياسي كشور و تمامي احزاب به طور داوطلبانه از اعمال اقتدار تام خويش براي رسيدن به هدفهاي مشترك صرفنظر كرده از يك قدرت فوق ملي به نام رهبري پيروي كنند. همچنين تعامل و ايجاد رابطه صلح آميز ميان اقشار مختلف جامعه و سياستمداران و احزاب مختلف در يك كشور و روابط بين المللي دولت با ساير كشورها در عصر كنوني كه بسياري از معادلات سياسي را متأثر ساخته و فاصلة ميان ملتها و دولت ها را به حداقل ممكن تقليل داده است، امري اجتناب ناپذير و از ضروريات مي باشد. بسياري از مسائل از جمله مسائل اجتماعي، اقتصادي و سياسي، زمينهساز اختلافاتي است كه مانع از همگرايي احزاب، رجال سياسي و قواي سه گانه است كه بايد با نگاهي ملي به مسائل از بروز اين اختلافات جهت رسيدن به همگرايي سياسي و اقتصادي جلوگيري نمود.
نامگذاري حماسه سياسي و حماسه اقتصادي توسط رهبر انقلاب به گونه اي هوشمندانه است كه پس از بررسي ها و به زعم نگارنده بدون همگرايي سياسي و برقراري شاخص هاي آن، همگرايي اقتصادي امكانپذير نيست. تجربه همگرايي هاي موفق و "مؤثر" نشان دادهاند كه قبل از آن، كشورها مبادرت به ايجاد همگرايي سياسي ميان خود مبادرت ورزيده و بسياري از اختلافات تأثيرگذار را حل و فصل نمودند و شايد به جرأت بتوان ادعا كرد كه بدون همگرايي سياسي، كشورها هرگز نخواهند توانست از همگرايي اقتصادي پايدار و دامنهدار برخوردار شوند. كشورهاي عضو « آ سه آن » قبل از ايجاد همگرايي اقتصادي، سال ها براي ايجاد يك همگرايي سياسي موفق تلاش كردند و بالاخره، پس از موفقيت نسبي در برقراري شاخص هاي همگرايي سياسي، يك همگرايي "مؤثر" اقتصادي را پايهريزي كردند. هر چند انديشه همگرايي از اوايل قرن نوزدهم در اروپا شروع شد ولي تا قبل از جنگ جهاني دوم، بسياري از موضوعات همگرايي منطقهاي محصول تفكر گروههاي سياسي بود. پس از جنگ، انديشة حكومت جهاني، ذهن بسياري از متفكرين و نظريه پردازهاي غربي را به خود مشغول كرد. اما امروزه، نظريه همگرايي را تنها در قالب يك نظريه سياسي نبايد پنداشت كه بايد بخش مهمي از راهبرد ديپلماسي كشورها باشد. همانگونه كه روابط اقتصادي و مبادلات انرژي سه جانبه ميان جمهوري اسلامي ايران، تركيه و جمهوري آذربايجان را مي توان نمونه اي از تلاش در جهت همگرايي اقتصادي تصور كرد كه منجر به روابط سياسي خوبي بين اين كشورها شده است.
دولت و ملت ايران با مبنا قرار دادن نامگذاري سال 1392 و در نظر گرفتن سياست هاي كلان و نامگذاري هاي چند سال اخير در خصوص مسائل سياسي و و اقتصادي همانگونه كه مصدق با ملي كردن صنعت نفت به يك حماسه سياسي و اقتصادي در تاريخ ايران معاصر دست زد دوره اي كه شرايط در آن بسيار مشابه با شرايط فعلي بود و تحريم نفت ايران از سوي انگليس منجر به آن شده بود كه شرايط اقتصادي كشور بسيار وخيم باشدو با تكيه بر شرايط منطقه اي و استعدادهاي موجود در ايران مي توانند زمينه ساز حماسه سياسي و اقتصادي در سال 1392 باشند. / رويش نيوز
حماسه سياسي و حماسه اقتصادي دو بال پرواز نظام
تنظيم و ويرايش: سايت حرف آخر
ترديد نبايد كرد كه يكي از ابزار تاثيرگذار و تعيين كننده در ارزيابي سياسي نظام ها و دولتهاي مستقر در حاكميت كشورها، پشتوانه مردمي و يا همان اصلي ترين سرمايه اجتماعي هر حاكميت است كه در تفسير دموكراسي آن در دو جلوه انتخابات و فراخوان هاي خياباني نظامها متجلي مي شود.
از اين لحاظ، ما چون بايد در سه ماهه آغازين و سه ماهه واپسين سال ۹۲ در عرصه سياسي بايد از دو قله مرتفع سياسي گذر كنيم، به شدت به شكل گيري حماسه سياسي نيازمنديم تا طي آن بتوانيم همراه با عبور از موانع و ركوردزني جديد، به پروژه بصيرتي كيفيت افزائي در گزينش و چينش انتخاباتي نيز بپردازيم و حماسه سياسي، در اصل هم حماسه حضور و هم حماسه شعور است.
در عرصه اقتصادي نيز ما قرار است يك سريال اقتصادي چندساله را به فينال برسانيم و نتيجه گيري كنيم و از طرفي مي دانيم كه يكي از مهم ترين مصاف نظام سلطه با ملت هاي مستقل، مصاف اقتصادي و به تنگنا بردن وضعيت معيشتي مردم و تشديد احساس ناامني زيستي است و رهبري معظم انقلاب با درك اين هدف دراز مدت از چند سال قبل به طراحي يك روند رو به رشد اقتصادي پرداخته تا دشمن نتواند به محاسبات يك طرفه اش دل خوش كند و به عبارتي طعم تلخ ناكامي را در حالي بچشد كه منتظر كاميابي است و از اين لحاظ، سال ۹۲ سال تكميل اين نهضت اقتصادي و تغيير وضعيت جاري است و اين امر بشدت نياز به شكل گيري يك حركت خارق العاده دارد كه ما از آن به حماسه اقتصادي ياد مي كنيم.
تفاوت حماسه با غيرحماسه :
وقتي مديريت ها و مجموعه هاي تحت امر دچار يكنواختي و ركود در فعاليت ها مي شوند، سازمان و نظام و حتي جامعه مورد نظر دچار پديده انفعالي روزمرگي مي شوند كه استمرار اين حالت مي تواند نظام مورد نظر را دچار خواب آلودگي و حمله ناگهاني خواب هاي زودهنگام نمايد.
حماسه ، مثل يك گام بسيار بلند، پرش و جهش و نقطه اوجي است كه مديران براي پوست اندازي از تن سازمان، از اين اتفاق استقبال مي كنند و به عنوان مثال مي توان گفت كه حضور در جبهه هاي نبرد، عليرغم شورانگيزي هاي اوليه مي تواند موجبات انفعال نيروها را فراهم آورد، اما عمليات ها، همان بسترهايي هستند كه خلق حماسه مي كنند و از نشدها، شد مي سازند و نمي گذارند حاصل سال ها تلاش سازماني و اجتماعي و غيره به باد برود و از اين نظر، حماسه، شوكي است كه به پيكره كم تحرك وارد مي شود تا موتورش را روشن كرده و پتانسيل هايش را احياء و شكوفا كند.
حماسه را مي توان شكل گيري يك هم افزائي ملي در عرصه هاي سياسي و اقتصادي تلقي كرد كه در سال ۹۲ ما بايد شاهد همزماني شكل گيري و تجلي آن باشيم و نگذاريم در جايي كه ما مي توانيم با يك ياعلي و يك ياحسين، عرصه و قله اي را فتح كنيم، با كم كاري و كم نقشي، فرصت هاي طلايي پيروزي را از دست داده و در حسرت آن غصه دار و اندوهناك شويم.
راهكارهاي عملياتي كردن اين نامگذاري هاي سالانه :
مردم و مسئولين دو عنصر تعيين كننده براي تحقق اين اهداف بزرگ اند، اگر چه نقش مردم، گسترده تر و جدي تر است و ما بايد در عملياتي ترين وجه آن به گسترش مشاركت مردم انديشيده و ريسك پذيري مردم را در قبول مسئوليت ها بالا ببريم.
اعتماد غالب به موسسات دانش بنيان، اصلاح قوانين دست و پاگير و توقف كننده، اعتماد به جوانان و ايجاد نهضت جوان گرايي در عرصه مديريت، آغاز اقدامات اصلاحي و جبران خطاها و خلاء هاي گذشته، بالابردن آستانه تحمل جامعه و حاكميت جهت كاهش اختلافات و رعايت اولويت پردازش ها و نيز بكارگيري همه طيف هاي خودي، افزايش بصيرت سياسي و بصيريت و مهارت مديريتي، تنوير افكار عمومي و رفع ابهامات و شبهات القائي و نيز كاهش تنش هاي رسانه اي مي تواند رئوس اولين راهكارها براي تبديل تلاش هاي جاري به حماسه هاي سياسي و اقتصادي باشد.
ويژگي هاي بارز در تحليل رهبري معظم انقلاب از سال ۹۱ :
نكته مهم نگاه تحليلي معظم له در ارزيابي سال ۹۱، پرهيز از سياه بيني و نگرش سياه و سفيد يا صفر و صد به اوضاع موجود است كه طي آن بر خلاف نگاه هاي تخريبي، نگاه حمايتي و مثبت انديشي توام با نقد را ارائه كرده و ضمن پذيرش وجود بعضي ضعف ها و اشتباهات، دستاوردهاي بزرگ سياسي و اقتصادي و علمي سال ۹۱ را نيز مورد شمارش قرارداده و با اشاره به تاثير عميق اين تجارب موفق در جهان اسلام متذكر شد، در حاليكه بخش قابل اعتنايي از ملتها و حتي برخي دولت هاي جهان به تجارب موفق و استثنائي جمهوري اسلامي عليرغم همه تحريم ها و كارشكني ها، افتخار مي كنند، ما نبايد منكر اين نقطه قوت ها از جمله دستيابي به تكنولوژي هاي ناب و استراتژيك باشيم كه انصافاً بسيار اتفاقات بزرگ بوده اند.
اقتدار سياسي و برنامه ريزي اقتصادي و نيز عزم جدي نظام براي استمراربخشي به مواضع قاطع خويش، نظام سلطه را مجبور به كوتاه آمدن و انعطاف پذيري در برابر ملت ما كرده و سرعت دستيابي ما را به حقوق مسلم ما افزايش مي دهد.
دنيا در تحليل مواضع رهبري معظم، عليرغم همه شيطنت ها و توطئه ها مجبور به عقب نشيني است و مي پذيرد كه سياست تحريم فلج كننده هم در برابر نظام رو به رشد و مستقل ما بي تاثير است و نمي تواند عزم جزم ملت ما را تحت تاثير قرار داده و دچار خلل و خدشه نمايد.
سخن پاياني :
ما بايد بپذيريم كه فصل الخطاب همه مسئولين و آحاد مردم رهبري معظم باشد و با كنار نهادن اختلافات، فرصت هاي موجود را طلايي كرده و از آنها بهره وري بهينه نمائيم و از طرفي بايد بدانيم كه نظام ما بخاطر ارتباط اعتقادي با مردم، با تحريم اقتصادي و تهاجم فرهنگي دچار فروپاشي نشده، اگر چه اذيت مي شود، اما اگر اتحاد و انسجام ما نهادينه شود و حضور مردم در صحنه ها، حضور حداكثري و بصيرتي باشد، اين نظام تا قيام قيامت بيمه و شليك هاي دشمن در او بي اثر خواهد ماند.
مردم ما بايد برنامه خواه و پيشينه طلب باشند و نبايد با توجه به تجربه تلخ انتخاباتي موسوم به فتنه ۸۸ يكبار ديگر فريب رنگ هاي مقدس و يا شعارهاي ملبس را خورده و به كساني اعتماد كنند كه در مدار اعتماد رهبري معظم نمي چرخند و مي خواهند خودشان را به عنوان جريان هاي موازي سياسي جامعه، قالب كرده و از كم اعتقادي برخي ها به اسلام بهره گرفته و موج سواري كنند. / بصير آنلاين
گسترش مشاركت سياسي لازمه ي حماسه سياسي
نويسنده: دكتر محمدحسين جمشيدي
تنظيم و ويرايش: سايت حرف آخر
زندگي انسان بر روي كرهي خاكي در عرصهي امور مشترك با ديگران يعني سياست عمومي يا امر سياسي كه همانا «امري است مرتبط با هر گونه اقدام يا شركت در سرنوشت مشترك خود و ديگران در جهت حفظ شئون و مصالح آدمي[1]» تاريخي است مركب از همكاري و ستيز يا به تعبيري «سلطه و همگونگي[2]» است. آنگاه كه نخستين بار انسان دريافت كه ميتواند با تجميع توان خود با ديگري بر آن ديگري فائق آيد يا با ديگري همراه گردد، مشاركت مطرح شد. نمونهي مشاركت را ميتوان در دولت شهرهاي اوليهي «سومر» و برخي ديگر از نقاط تاريخي ديد. همچنين اتحاديههاي اوليه مانند اتحاديهي «مادها» با ساير دولتها براي مقابله با «آشور[3]» نمونهاي ديگر از مشاركت است. از انباشت تجربهي تاريخي بشر در اين عرصه، مشاركت در مفهوم امروزي خود متبلور شد.
در جامعهي پس از انقلاب ايران اسلامي نيز با توجه به افزايش آگاهي عمومي از يك سو و با توجه به قانون اساسي و مكتب اسلام از سوي ديگر و بيانات و ديدگاههاي امام خميني(ره) حضور مردم در عرصهي سياست و مشاركت عمومي يا سياسي آنها مورد توجه و پذيرش قرار گرفت و بر آن بارها و بارها تأكيد شده است. به گونهاي كه امام خميني(ره) ميفرمايد: «امروز مسؤولين به عهدهي ملت است. ملت اگر كنار بنشيند ...، و اشخاصي كه نقشه كشيدهاند براي اين مملكت از چپ و راست، آنها وارد بشوند در مجلس، تمام مسؤوليت به عهدهي ملت است.[4]» براين اساس در اين نوشتار به اختصار به بررسي مشاركت و ابعاد آن ميپردازيم.
تعريف و چيستي مشاركت سياسي
«مشاركت» در لغت به معناي همكاري، شركت داشتن يا حضور داشتن است. (دهخدا، لغت نامه: مشاركت) فرهنگ انگليسي «آكسفورد»، واژهي «participation» را كه معادل مشاركت فارسي است به معناي «عمل يا واقعيت شركت كردن، بخشي از چيزي را داشتن يا تشكيل دادن» دانسته است.[5]
بر اين مبنا مشاركت سياسي در اصل به معناي شركت در امور عمومي همراه با احساس مسؤوليت مشترك است يا به تعبيري ديگر: مشاركت سياسي «تعهدي فعالانه، آزادانه و مسؤولانه» است كه به عنوان يكي از سازوكارهاي اعمال قدرت از درون جامعه بر ميخيزد.[6]
در نهايت ميتوان مشاركت سياسي را شامل هرگونه رفتار و عمل فردي يا جمعي دانست كه در راستاي همكاري و تعاون عمومي در عرصهي سياست صورت ميگيرد و هدف آن تحت تأثير قرار دادن قدرت، تصميمها و سياستگذاريهاي عمومي مانند انتخاب رهبران سياسي و يا اعمال نظارت برآنها و[7]... و به طور كلي هر آنچه به سرنوشت مشترك جمعي ارتباط دارد، ميگردد. مشاركت سياسي يك رابطهي سياسي است كه از دو عنصر انساني و وضعي تشكيل ميشود. از اين رو عناصر اساسي مشاركت عبارتاند از:
1) مشاركت كننده (انسانها يا مردم)؛
2) موضوع مشاركت (حقوق مردم).
به طور كلي در تبيين مشاركت سياسي در غرب دو نظريه مطرح شده است:
1 . نظريهي ابزاري مشاركت:
در اين نظريه مشاركت را وسيلهاي براي يك هدف يعني براي دفاع يا پيشبرد يك فرد يا گروهي از افراد در برابر جباريت و استبداد در نظر ميگيرند. آنها ميگويند كه افراد بهترين داور منافع خودشان هستند، حكومتي كه مردم در آن مشاركت داشته باشند كارآمدتر است. افرادي كه از تصميمها تأثير ميپذيرند حق دارند در گرفتن تصميمهاي ديگر مشاركت داشته باشند و مشروعيت حكومت بر مشاركت استوار است. وارثان نهايي نظريهي ابزاري، فايده گرايان و كثرت گرايان هستند.
2 . نظريهي تكاملي مشاركت:
طرفداران اين نظريه استدلال ميكنند كه شهروند آرماني، يك شهروند مشاركت كننده است و بنابراين مشاركت، اعمال مسؤوليت اجتماعي است يا يك تجربهي يادگيري است كه شهروندان را نه تنها آگاه از حقوق خود بلكه آگاه از وظايف و مسؤوليتهايشان پرورش ميدهد. چنين ديدگاهي در نوشتههاي «ارسطو، جان استوارت ميل، دوتوكويل و روسو» يافت ميشود. «ميسرا» ميگويد: «رشد تواناييهاي اساسي بشر از جمله شأن و منزلت انساني و مسؤول ساختن بشر در باروري نيروي تصميمگيري و عملي كه سنجيده و از روي فكر باشد.[8]»
مباني مشاركت سياسي
اين مباني به اختصار عبارتاند از:
1.مدني بودن انسان :
انسان بالطبع مدني يا سياسي است.[9]زندگي سياسي براساس روابط مبتني بر اطاعت پذيري و فرمانروايي انسانها با يكديگر امكان پذير ميگردد و در اين فرآيند، فرد و جامعه بر يكديگر تأثير ميگذارند. در نتيجه، افراد بايستي با مشاركت فعال خويش در سرنوشت خود و جامعه، دخالت كرده و در چگونگي ادارهي امور كشور تأثير گذار باشند چرا كه اگر در تعيين سرنوشت خود مشاركت نداشته باشند بر اساس سنتهاي موجود در عالم خلقت، ديگران با سلطه برآنها، براي آنها تصميمگيري خواهند كرد و هر طوري كه بخواهند با سياستگذاري و تنظيم ادارهي امور، آنها را به دنبال خود ميكشند و چه بسا كه آنها را به ورطهي هلاكت بيندازند.
2. خردمند بودن انسان :
خرد و عقل انسان كه حاصل آن انديشه، تعقل و تدبير است. ضرورت همكاري و تعاون در امور مشترك را مورد توجه و تأييد قرار داده است. براين اساس كنشهاي مربوط به مشاركت همگاني رفتارهايي معقول و هدفمندند و اين بدين معناست كه قصد مردم اين است كه به دليل خردمند بودن از راه ابزارهاي مناسب به نتايج خاصي برسند.
3. منافع عمومي و مشترك :
انسانها در زندگي داراي منافع مشترك و عمومي هستند كه رسيدن به آنها جز از راه اقدام جمعي و همراه با مشاركت ممكن نيست. به علاوه انگيزههاي متفاوتي همچون كار به خاطر منافع عمومي، احساس وظيفه، علاقه به كار با ديگران، كسب محبوبيت بين ديگران، برخورداري از احترام و قدرداني ديگر شهروندان و يا دستيابي به اهداف جمعي، افراد را به مشاركت در حوزههاي سياسي و اجتماعي ترغيب ميكند. به بياني: رابطهي متقابل و انتظار از يكديگر حوزهي گستردهاي براي مشاركت سياسي فراهم ساخته كه عملكرد فرد در سازمانها و نهادهاي جامعه را در گسترهي مشاركت سياسي قرار ميدهد.[10]
4. اصل حاكميت عمومي :
مشاركت سياسي به منظور اعمال حق حاكميت مردم در تعيين سرنوشت خود، امري لازم و ضروري است. اگر مردم براي تعيين سرنوشت خود در صحنه حاضر نباشند و بار مسؤوليت را به گردن ديگران بيندازند، حق حاكميت شان در تعيين سرنوشت از بين ميرود. طبق سنتهاي اسلامي هر كس در اين راه تلاش كند، به اندازهي سعي و كوشش خود ميتواند در تعيين سرنوشت خويش مؤثر باشد.
5. مسؤوليت شرعي و ديني :
اهميت مشورت و مشاوره، همكاري و همگامي در انجام امور در اسلام مورد تأكيد قرار گرفته است وآيات بسياري وجود دارند كه به طور شفاف و روشن حاوي پيامهايي در اين مورد هستند. به عنوان نمونه: «... وَشاوَرهُم في الأَمرِ فإذَا عَزَمتَ فَتَوَكَّل عَلَي الله إِنَّ الله يحِبُّ المُتَوَكِّلينَ؛[11] و در كارها با آنان مشورت نما، ليكن آنگاه كه خود تصميم گرفتي با توكل به خدا آن را انجام ده كه خدا آنان را كه بر او اعتماد كنند، دوست دارد.» يا: «وَالَّذينَ استَجابُوا لِرَبِهِم وَاقَامُواالصَّلوه و أَمرُهُم شُورَي بَينَهُم وَ مِمّا رَزَقنَهُم ينفِقُونَ؛[12] و آنان كه امر خدا اجابت كردند و نماز را به پاي داشتند و كارشان را به مشورت با يكديگر انجام ميدهند و از آنچه روزي آنها كرديم به فقيران انفاق ميكنند.» يا پيامبر(صلياللهعليهوآله) ميفرمايد: «مردم همگي كسان خدايند ...»[13] امام علي(عليهالسلام) نيز در نامهي معروف خود به مالك اشتر ميفرمايد: «بدان كه رعيت را صنفهايي است كه كارشان جز به يكديگر اصلاح نشود و از يكديگر بي نياز نباشند.»[14] بنابراين با توجه به مباني ياد شده، مشاركت امري انساني و در عين حال ضروري و لازم براي بشر است.
اهميت و جايگاه مشاركت سياسي در جهان امروز
امروزه انديشمندان و صاحبنظران سياست مشاركت سياسي را يكي از شاخصههاي جوامع مردمسالار ميدانند. هر جامعهاي كه ادعاي مردمسالاري را داشته باشد، اما نتواند مشاركت مردم را در اعمال حاكميت به وسيلهي نهادهاي مدني و تشكلهاي سياسي و يا مشاركت مستقيم آنها فراهم كند، ادعاي آن حرف بيمعنايي خواهد بود. در حقيقت يكي از مؤلفههاي تعيين كنندهي حاكميت مردمي، فراهم بودن شرايط براي تمامي شهروندان جهت مشاركت در سياست و امور حكومتي است. به بياني: تنها از راه مشاركت است كه قدرت سياسي به طريق مسالمت آميز دست به دست ميگردد و ميزان توسعهي سياسي يك كشور بستگي مستقيم به اين مؤلفهي اساسي دارد. (اسكندري و علايي، همان) در واقع: فقدان مشاركت عمومي، حكومت و ادارهي سياسي جامعه را در دام خودكامگي و استبداد گرفتار ميكند. [15]
راههاي گسترش فرهنگ مشاركتي در جامعه
به طور كلي راههايي كه براي مشاركت عمومي و سياسي مردم ميتوان به كار گرفت، عبارتند از:
1) تبيين باورهاي ديني و گسترش آن در جامعه :
دين يكي از مؤلفههاي اصلي، مهم و موتور محركهي جنبشهاي اجتماعي و سياسي در جامعه ميباشد. باورهاي ديني در گسترش مشاركت سياسي اهميت زيادي دارد. تأثير دين در گسترش مشاركت مردمي در طول تاريخ به ويژه در جهان اسلام انكار ناپذير است. ابن خلدون، دربارهي نقش دين در مشاركت ميگويد: «دين در بين نيروها وحدت ميآفريند، رقابتها را از بين ميبرد و به افراد روحيهي ايثار ميدهد. اين روحيه به افزايش مشاركت و ايجاد دولتهاي وسيع ميانجامد. چنانچه باورهاي مذهبي به دليل تجمل پرستي و ... به ركود گرايد، وحدت اجتماعي متزلزل ميگردد.» (ابنخلدون، مقدمه) اين موضوع به ويژه در مكتب تشيع كه رهبري ديني از رهبري سياسي تفكيك ناپذير است و اين دو در قالب و احدام امت همواره ملازم هم بودهاند، بسيار با اهميتتر و سرنوشت سازتر بوده است. بنابراين با تبيين صحيح جايگاه دين و باورهاي ديني در جامعه ميتوان مشاركت مردم در امور اجتماعي و سياسي را بالا برد.
2) افزايش آگاهي مردم :
يكي از موانع مشاركت عمومي ناآگاهي است كه قشر زيادي از جامعه نسبت به توان خود ناآگاه هستند. پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران با گسترش بيان اطلاعات براي آشنايي مردم با مباني قانون اساسي و ديدگاه اسلام دربارهي مشاركت از راه رسانههاي گروهي و همچنين تبيين احاديث اسلامي و سخنان امام خميني در مورد مشاركت عمومي، افزايش مشاركت عمومي در سطح قابل ملاحظهاي مشهود شده است زيرا آگاهيهاي عمومي نقش بسيار مهمي در توسعهي مشاركت مردمي دارد.
3) جلوگيري از سلطهي گروههاي انحصار طلب :
با جلوگيري از تسلط گروههاي انحصار طلب بر اركان سياسي و اقتصادي جامعه و حفظ عدالت اجتماعي ميتوان انگيزهي تمايل عموم مردم را به مشاركت در امور سياسيي تقويت نمود زيرا اگر تمام كارها در دست حزب يا جناح خاصي قرار گيرد و دستگاهها و نهادهاي حكومتي فقط در راستاي خواست آنها حركت كنند، ديگر فضايي براي تحقق مشاركت مردمي نميماند.
4) وجود احزاب قانوني و مشروع :
يكي از راهكارهاي توسعهي مشاركت مردمي وجود احزاب قانوني و مشروع است كه نيروهاي مردمي را در گسترش مشاركت سياسي جهت دهي نمايند.
5) وجود نهادهاي مشورتي و شورايي :
براي تحقق مشاركت عمومي و همگاني بايد نهادهايي مشورتي به وجود آورد كه ضمن كمك به انتخاب اصلح، چگونگي مشاركت سياسي مردم را نهادمند و سازمان يافته كنند.
6) ايجاد فرهنگ سياسي مشاركتي فعال :
فرهنگ از مهمترين عوامل مشاركت سياسي و اجتماعي است. مشاركت افراد در جامعهاي كه داراي فرهنگ سياسي مشاركتي است، گسترده است؛ در مقابل، در جامعهي فاقد چنين فرهنگي مردم با پديدههاي سياسي و اجتماعي بر خورد انفعالي دارند. از اين رو بايد فرهنگ مشاركت مردمي را به نحو مطلوب نهادينه سازي نمود.
7) ايجاد اعتماد عمومي :
براي نهادينه شدن مشاركت سياسي، تحول باورها و تغيير ذهنيت مردم و برانگيختن حساسيت سياسي آنها ضروري است. زيرا برانگيختن مشاركت مردم در قالب تشكلهاي سياسي، پويايي نظام اجتماعي و ثبات حاكميت را در پي دارد. بدين سبب «رابرت دال» بر اين عقيده است كه اعتماد و مسؤولتپذيري در بين فعالان سياسي مهمترين محل مناسب براي مشاركت سياسي است.[16]
8) عدالت اجتماعي و فقرزدايي :
محورهاي مهمي هستند كه در گسترش مشاركت سياسي و اجتماعي نقش اساسي و تعيين كنندهاي دارند. قرآن كريم عدالت اجتماعي و اقتصادي را هدف اساسي بعثت پيامبران الهي ميداند. (17) امام خميني هم هدف كلي احكام شرعي را بسط عدالت و حكومت ديني معرفي ميكند.[18]اگر شرايط اقتصادي به گونهاي باشد كه انسان فقط بتواند وسيلهي اوليهي معاش را فراهم كند، فرصتي براي مشاركت نخواهد داشت. از اين رو آرامش و امنيت معاش، فرصت بهتري را براي پرورش استعدادهاي مشاركتي فراهم ميكند.
9) رسانههاي جمعي :
رسانهها نوعي ابزار ارتباطي در جامعه هستند كه در دنياي امروزي نقش بسيار مهمي را در بيداري مردم ايفا ميكنند. يكي از كاركردهاي رسانهها ايجاد همبستگي اجتماعي و زمينهسازي براي مشاركت عمومي است.
شرايط تحقق مشاركت سياسي مطلوب
تحقق مشاركت سياسي مطلوب مبتني بر فرهنگ مشاركتي فراگير و پوياست اما نياز به شرايطي چند دارد كه عبارتاند از:
1. مشاركت مشروط به برابري انسانهاست. از اين رو فرصتهاي برابر را ميطلبد و در غير اين صورت نميتوان از مشاركت به معناي واقعي سخن گفت.
2. مشاركت منوط به آزادي انسانهاست. در يك نظام مشاركتي فرض بر اين است كه مردم بايد آزاديهاي اساسي را براي تأثيرگذاري بر سياستها و به دست آوردن مناصب عمومي داشته باشند و دولت نيز بايد امكان اين آزاديها را فراهم كند. بر اين مبنا مشاركت «تعهدي فعالانه، آزادانه و مسؤولانه» است كه به عنوان يكي از سازوكارهاي اعمال قدرت از درون جامعه بر ميخيزد.[19]
3. مشاركت حق مردم است و حق گرفتني است و از اين رو مردم بايد توانايي گرفتن اين حق را دارا باشند.
4. مشاركت نياز به آگاهي دارد و بيش از هر چيز نيازمند اقدام آگاهانه مردم است. مشاركت سياسي فعاليت داوطلبانهي اعضاي جامعه در انتخاب رهبران و شركت مستقيم و غيرمستقيم در سياستگذاري عمومي است.[20]
5. مشاركت فعاليتي كيفي و داراي درجات نسبي است. از اين رو گسترده و ژرفاي آن متغير و در عين حال بسيار مهم ميباشد.
6. مشاركت داراي پيامدها و نتايج دو سويه بر مردم و حكومت است و چنانچه بنا باشد مؤثر واقع گردد، مستلزم تغييراتي بنياني در انديشه و عمل اين دو است. پس بايد از درون مردم بجوشد و در قالبهاي پايدار و مقبول جامعه و دولت تبلور يابد.
7. ايدههاي مشاركتي همه و همه يك مخرج مشترك دارد و آن اهميت دادن به نقش و نظر مردم در تصميمگيريهاي سياسي و دسترسي آنان به منابع قدرت است. از اين رو براي تحقق آن بايد موانع را نيز برداشت.
موانع مشاركت سياسي
موانع مشاركت عبارتاند از: «محدوديتهاي تحميلي بر افراد، محيط سياسي عمومي با ماهيت بازدارندگي، نظام حزبي و سياسي تك بعدي، قصور و كوتاهي اجتماع در تأمين نيازهاي افراد، فقدان امنيت، نبود عدالت، عدم تخصيص فرصتهاي برابر، عدم حراست از كرامت انساني، عدم دسترسي يكسان و برابر به اطلاعات و خبرها، جوّ سياسي ناسالم، فقدان انگيزش براي ياري دادن ديگران، شكاف ميان نخبگان و تودهي مردم، وابستگي سياسي، اقتصادي و به ويژه فرهنگي.»
نتيجه گيري
انسانها براي ادارهي عمومي خويش نيازمند مشاركت سياسي هستند و از اين رو اين امر با فطرت و طبيعت آنها سازگاري و انطباق دارد. اما براي تأمين مشاركت سياسي مردم مجموعه سيستم و نظام حكومتي بايد مشاركت پذير باشد، در غير اين صورت آفات و آسيبهاي ضد مشاركتي نظام، به تدريج زمينههاي تحقق امر مشاركت را نيز از ميان بر خواهد داشت و ديكتاتوري و خود رأيي را جايگزين آن خواهد كرد. مكتب اسلام با ارج نهادن به مردم، مشاركت آنها را در امور سياسي و عمومي خواستار شده است؛ به گونهاي كه حتي خداوند پيامبرش را فرمان مشورت با مردم ميدهد. امام خميني نيز بر مشاركت مردم و حضور آنان در صحنههاي سياسي تأكيدي به جد داشتند.
عمدهترين عامل تأمين مشاركت، آگاهي و علاقهي مردم و احساس مسؤوليت آنها است كه در درون فرهنگ سياسي مشاركتي فعال و پويا ميتواند زمينهساز تحقق مشاركت سياسي در جامعه گردد، به علاوه تا زماني كه نتوان مردم را به اين باور سوق داد كه با مشاركت سياسي، تعاون و همياري عمومي و مشاوره و شور جمعي است كه ميتوان به جامعهاي توسعه يافته، مرفه و سعادتمند دست يافت و تا زماني كه نتوان فرهنگ خود محوري و خودرأيي را در جامعه از ميان برداشت، سخن گفتن از مشاركت سياسي مردم بيمعنا خواهد بود.(*)
پينوشتها:
[1]. جمشيدي،1385 : 85
[2]. دو ورژه، 1376 :14
[3]. جمشيدي ،1383: 110
[4]. امام خميني، 1378 : 12/181
[5]. زاكس، 1377: 115
[6]. كائوتري،1379، ص6
[7]. مك آيور، 1349 : 383-387
[8]. توسلي،1382،ص 43
[9]. ارسطو،1364: 5
[10]. اپتر ، 1380: 20
[11]. سورهي آلعمران، آيهي 159
[12]. سورهي شوري، آيهي 38
[13]. نهج الفصاحه، ص789
[14]. نهج البلاغه،ترجمهي آيتي، 1378، ص727.
[15]. جمشيدي ،1382: 100
[16]. Dahl, 1982, p. 35
[17]. سورهي حديد :آيهي 25
[18]. صحيفهي امام، ج21، وصيت نامه.
[19]. كائوتري:1379 ، 6
[20]. مصفّا، 1375:ص 9
منابع :
1- ابنخلدون، مقدمه، ترجمهي محمد پروين گنابادي، تهران: انتشارات علمي و فرهنگي .
2- اپتر، ديويد اي؛ اعتراض سياسي و تغير اجتماعي، ترجمهي محمدرضا سعيد آبادي، تهران: پژوهشكدهي مطالعات راهبردي، 1380.
3- ارسطو، سياست، ترجمهي حميد عنايت، تهران: جيبي، 1364.
4- امام خميني، صحيفهي امام، تهران: مؤسسهي تنظيم و نشر آثار امام خميني، 1378، 22جلد.
5- اوكلي، پيتر و ديويد مارسدن، رهيافتهاي مشاركت در توسعهي روستايي، تهران: انتشارات مركز مطالعات روستايي وزارت جهاد،1370.
6- توسلي، غلام عباس، نظريههاي جامعهشناسي(1)، تهران: دانشگاه پيام نور، چاپ نهم: 1382.
7- جمشيدي، محمد حسين، رخ انديشه، كتاب اول، تهران: كلبهي معرفت، 1385.
8- مباني و تاريخ انديشهي نظامي در جهان، تهران: دورهي عالي جنگ سپاه، 1383.
9 - «مشاركت سياسي و آيندهي انقلاب اسلامي ايران»، مجموعه مقالات همايش چالشهاي آيندهي انقلاب اسلامي، تهران: پژوهشكدهي امام خميني(ره) و انقلاب اسلامي، 1382
10- دهخدا، علي اكبر، لغت نامه، تهران : انتشارات دانشگاه تهران .
11- دو ورژه، موريس ، اصول علم سياست ، ترجمهي ابوالفضل قاضي ، تهران ، نشر داگستر ، 1376.
12- راش، مايكل، جامعه و سياست، ترجمهي منوچهر صبوري كاشاني، تهران: انتشارات سمت، 1377.
13- زاكس، ولفگانگ، نگاهي نو به مفاهيم توسعه، ترجمه: فريده فرهي و وحيد بزرگي، تهران: مركز، 1377.
14- عالم، عبدالرحمن، بنيادهاي علم سياست، تهران: نشر ني، 1380.
15- غفاري، غلام رضا، بررسي موانع اجتماعي ـ فرهنگي مؤثر بر مشاركت اجتماعي ـ اقتصادي سازمان يافته (در قالب NGO ها) در جامعهي روستايي ايران، تهران: مؤسسهي مطالعات و تحقيقات اجتماعي دانشگاه تهران، 1380.
16- قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، تهران: نشر دوران، 1382.
17- قرآن كريم
18- كائوتري، هوئين، در هوئين كائوتري و ديگران، مشاركت در توسعه، ترجمه: هادي غبرائي و داوود طبايي، تهران: روش، 1379.
19- مجلهي مديريت شهري، شمارهي هشتم،1380.
20- مصفّا، نسرين، مشاركت سياسي زنان در ايران، تهران: وزارت امور خارجه، 1375.
21- مك آيور، م. ، جامعه و حكومت، ترجمهي ابراهيم علي كني. تهران: انتشارات ترجمه و نشر كتاب، 1349.
22- مؤسسهي تحقيقاتي توسعهي اجتماعي سازمان ملل 1982.
23- نهج البلاغه، گرد آوري سيدشريف رضي، ترجمهي عبدالمحمد آيتي، تهران: بنياد نهج البلاغه، 1378.
24- نهج الفصاحه (سخنان پيامبر اسلام)، گردآوري و ترجمهي ابوالقاسم پاينده، تهران، جاويدان، 1385.
25- Dahi, Robert A., Polyarshy; PartiCipation and Opposition, London, University Press, 1982.
چرا « حماسه » اقتصادي ؟
تنظيم و ويرايش: سايت حرف آخر
رهبر معظم انقلاب در پيام نوروزي خود خطاب به ملت ايران، سال 92 را سال « حماسه سياسي و حماسه اقتصادي » نام گذاري كردند. اين امر نشان دهنده اهميت اقتصاد در كنار سياست در تفكر رهبر انقلاب است و ايشان با اذعان به سختي هاي اقتصادي كه در سال 91 بر ملت ايران بار شد، با اين نام گذاري درجه اهميت اقتصاد را در برهه حساس كنوني ياد آور شدند.
هرچند سال هاي قبل نيز محور شعارهاي رهبر معظم انقلاب اقتصاد بود، اين سال با عنوان سال « حماسه » اقتصادي در شعار ايشان تجلي ميابد. دليل حماسه سازي در سال 92 اما چيست؟
سال 91 كه شروعش با آثار تورمي هدفمندي يارانه ها و به دنبال آن افزايش نرخ ارز و در نهايت تحريم هاي همه جانب دشمنان ايران بود، تا پايان شاهد انواع و اقسام موج ها و شوك هاي اقتصادي به خصوص براي قشر متوسط و ضعيف جامعه ايران بود. شوك هاي اقتصادي كه هر كدام از آنها يك به يك بر بدنه اقتصاد كشور فرود آمد و همراه شد با دستپاچگي و بي برنامگي مسئولان دولت و مجلس در برخورد با اين شوك ها.
رهبر انقلاب نيز در پيام نوروزي خود به اين مسئله به شكلي كاملا شفاف و واضح اشاره كردند و فرمودند: در زمينهي اقتصاد البته بر مردم فشار وارد آمد، مشكلاتي ايجاد شد؛ بخصوص كه اشكالاتي هم در داخل وجود داشت؛ برخي از كوتاهيها و سهلانگاريها انجام گرفت كه به نقشههاي دشمن كمك كرد.
بدون شك از منظر رهبر انقلاب مجموعه سهل انگاري ها و سوء مديريت هاي اقتصادي در سال 91 پنهان نمانده است و ايشان به خوبي درجه اهميت و تاثير اين دست از سوء مديريت ها را بر بدنه جامه و اقتصاد بيان كرده اند.
اما شعار امسال تا حد زيادي متفاوت با شعارهاي اقتصادي سال گذشته است. اين سال، سال «حماسه» است و دليل آن تا حد زيادي واضح است. شوك ها و سختي هاي اقتصادي كه در سال 91 بر كشور بار شده است به راستي نيازمند يك حماسه سازي براي عبور دادن كشور از گردنه بحران اقتصادي است.
در جايي كه توليد ملي ضربات بزرگي به دليل اشتباه در اجراي هدفمند سازي يارانه ها خورده است، در جايي كه افزايش نرخ تورم به شكل بي سابقه اي طي يك دهه گذشته تداوم يافته و از مرز 30 درصد عبور كرده است و همچنين همزمان با آن افزايش نرخ ارز منجر به افت ارزش پول ملي و كاهش دسترسي به كالاهاي خارجي و وارداتي شده است، حماسه سازي اقتصادي لازمه بازگرداندن كشور و اقتصاد آن به حالت عادي است.
آنچه اهميت دارد اين است كه حماسه اقتصادي در كنار حماسه سياسي از ديد رهبر انقلاب بيان شده است و با توجه به اشاراتي كه رهبر انقلاب در پيام نوروزي خود به مسئله انتخابات رياست جمهوري داشتند، گويا اينطور به نظر ميرسد كه بخش اعظمي از اين حماسه آفريني اقتصادي بر گردن و به دوش دولت بعدي است.
رهبر انقلاب اشاره كرده اند كه: لازم است هم در زمينهي اقتصاد، هم در زمينهي سياست، حضور مردم حضور جهادي باشد. با حماسه و با شور بايد وارد شد، با همت بلند و نگاه اميدوارانه بايد وارد شد، با دل پر اميد و پر نشاط بايد وارد ميدانها شد و با حماسهآفريني بايد به اهداف خود رسيد.
بدون شك مي توان گفت حماسه سازي اقتصادي از هر دو جبهه – مردم و مسولان – بايد مد نظر واقع شود. در جبهه مردم همانگونه كه رهبر انقلاب اشاره كرده اند، نگاه اميدوارانه و همت بلند لازمه حضور جهادي است و در جبهه مسئولان نيز با توجه به تجربياتي كه از سال 91 به دست آمده است، برنامه ريزي دقيق، پرهيز از برخوردهاي دفعتي و تصميم گيريهاي خلق الساعه و مديريت فضاي اقتصاد كشور به شكل روشمند و هوشمندانه است.
شعار امسال تفاوتي فاحش با شعارهاي سال گذشته دارد زيرا در دل خود اهميت و بزرگي اقداماتي كه بايد براي حماسه سازي صورت پذيرد را جاي داده است. حماسه سازي يك شرط اساسي دارد، و آن همدلي همياري كساني است كه قرار است حماسه بسازند.
با اين شرط، بايد از مسئولان خواست كه با مديريت صحيح و علمي، مردم را با برنامه هاي خود و مسير تحول اقتصادي كشور در اين برهه حساس همراه سازند و بر اساس تغيير شرايط مسير حركتي اقتصاد كشور را تغيير دهند. و اين وظيفه اي است كه هم بر دوش دولت فعلي است و هم بر دوش دولت آينده.
با درس گرفتن از گذشته حماسه سياسي و اقتصادي را رقم بزنيم
تنظيم و ويرايش: سايت حرف آخر
سال جديد آمد و مثل هميشه، بيانات رهبر انقلاب در آغازين لحظات سال نو راهبرديست براي ما كه ميخواهيم در كوران حوادث مختلف آينده، راه را از چاه تشخيص دهيم. در بيانات نوروزي ايشان، سه موضوع اساسي به چشم ميخورد كه لازم است به آنها توجه ويژهاي داشته باشيم.
اولين موضوع مورد اشارهي ايشان، تأكيد به تكريم ايام شهادت حضرت فاطمه (س) است. همانطور كه مستحضريد، از پنجم فروردين امسال فاطميه شروع ميشود. از قضا در آخرين روزهاي امسال نيز، دوباره شاهد اين روزهاي عزيز خواهيم بود. به عبارت ديگر، سال 92 با گرامي داشت روزهاي شهادت مادر دو جهان آغاز شده و با همين مناسبت نيز به پايان ميرسد.
اين تطابق قطعاً براي ما ايرانيها يك امتحان الهيست. امتحاني كه لازم است در آن مثل چند سال پيش كه شاهد تداخل نوروز و عاشورا بوديم، ارزشهاي دينيمان را بر هر چيزي محترم و مقدم بشماريم. توجه به اين نكته شايد جالب باشد كه رهبر انقلاب در جايي فرموده بودند كه من رزق هر سالهي مملكت را در شبهاي عزاداري حضرت فاطمه (س) از خدا ميگيريم.
رزقي كه اگر به هر شكلي توسط خداوند مقدر شود، براساس آيات و روايات محكمي كه در اين خصوص وجود دارد، توسط خود خداوند عطا شده و همان كسي كه تعيين كنندهي اندازهي رزق ماست، خودش هم اسباب رسيدنش را فراهم ميكند، حتي اگر همهي دنيا مانع شوند. اهميت اين نكته وقتي معلوم ميشود كه موضوع فوق را با دغدغهي اساسي سال گذشتهي مردم كه همانا تأمين معاش بود، مرتبط بدانيم.
سال 91 سالي بود كه با توجه به تحريمهاي سنگين دولت استعمارگر امريكا و يكسري بيتدبيريهاي داخلي، معاش مردم به شدت تحت تأثير قرار گرفت و بنابر اعتراف معاون اول رئيس جمهور در آخرين روزهاي سال گدشته، قدرت خريد حقوق بگيران نصف شد. اين مسئله به احتمال زياد در سال جديد نيز دامنگير ما خواهد بود و قدرت خريد مردم، مهمترين معضل دولتمردان است.
به همين دليل، رويكرد اقتصادي موجود در پيامهاي نوروزي چند سالهي اخير رهبر انقلاب در سال جديد نيز با عنوان « حماسه اقتصادي » تكرار شد. در اينجا بايد دقت كنيم كه هر نوع برنامهريزي اقتصادي و مديريت منابع براي تحقق بخشيدن به امر حماسه اقتصادي جاي خودش لازم و واجب، اما توجه به ابعاد ديني و اعتقادي موجود در ادبيات ديني ما كه جزء محكمات مذهب ما محسوب ميشوند نيز ضروري مينمايد.
در كنار موضوع حماسهي اقتصادي به عنوان بخشي از دومين موضوع مورد بحث رهبر انقلاب، موضوع « حماسه سياسي » نيز در بيانات ايشان وجود داشت. مسئلهي انتخابات رياست جمهوري پيشرو، مهمترين عرصهي تبلور اين حماسه است. اما آنچه كه باعث ميشود اين حماسه عملي شود، توجه به دو امر شور و شعور سياسي در انتخابات آتيست.
همهي ما بايد توجه داشته باشيم كه از يكسو، با حضور موثر خود در روند انتخابات، گرمابخش اين آزمون سياسي باشيم تا آنهايي را كه بر طبل تحريم انتخابات ميكوبند مأيوس كرده و بينيشان را به خاك بماليم و از سوي ديگر، سعي كنيم تا با فراگيري و استفادهي ملاكهاي انتخاب يك رئيس جمهور اصلح، فردي را به مسند دومين شخص مملكت بنشانيم كه شايستهي اين جايگاه باشد.
اما سومين موضوعي كه در پيام نوروزي رهبر انقلاب به چشم ميخورد، ريشهيابي مشكلات سال گذشته بود. ايشان از يكسو به عوامل خارجي اين مشكلات اشاره كرده و وجود آنها را اعلام ميكنند و از سوي ديگر، عوامل داخلي معضلات سال 91 را نيز دخيل دانسته و توجه ما را به آنها جلب مينمايند. به عبارت ديگر، در تحليل رهبر انقلاب و بر خلاف تحليل بعضيها، نه بايد تنها به مشكلات داخلي توجه كرد و نه بايد صرفاً به عوامل خارجي بسنده نمود.
به عبارت ديگر، داشتن نگاه جامع به عوامل بروز معضلات سياسي و اقتصادي در سال 91 است كه ما را در رفع آنها كمك ميكند. ولي در اين ميان بايد توجه داشت كه عوامل خارجي مشكلات هميشه بوده و هميشه هم در بالاترين حد خود بوده. آنچه باعث ميشود كه اين عوامل كاريتر شوند، آلترناتيوهاي داخليست. به همين دليل است كه بزرگان ما فرمودهاند: درون را بساز، بيرون خودش ساخته ميشود.
قطعاً توضيح و تشريح پيام رهبر انقلاب در اين فرصت اندك كامل نخواهد بود. اميدواريم كه در اين سال جديد، تبيين بيانات رهبر انقلاب تبديل به يكي از مهمترين دلمشغوليهاي اهل قلم شده تا زمينه براي تحقق اهداف سالانهي مملكت فراهم گردد. انشالله / بولتن نيوز