برادرش مي گويد :
يكي از بهترين خاطره هايي كه از شهيد به ياد دارم اين بوده است كه در سال 1360 مادرم هميشه به سعيد مي گفت : تو بعد از پدرت كه فوت كرده سرپرست ماهستي ، سعيد نيز به مادر بزرگوارمان مي گفت : چند نفر از دوستان و همسايگان به شهادت رسيده اند و من خجالت مي كشم در چهرة مادران آنها نگاه كنم ، من نيز بايد به جبهه بروم و اگر شهيد شوم بهتر است تا در بستر بميرم
سعيد هيچوقت دروغ نمي گفت و اگر كسي غيبت مي كرد ، محفل را ترك مي كرد . شهيد والا مرتبه سعيد بردبار پس از مدتها حضور در صحنه هاي مختلف انقلاب از جمله جنگ تحميلي سرانجام در سال 1360 به فيض شهادت نائل آمد.
قسمتی از وصيت نامهشهيد سعيد بردبار
اول مادر و خواهرم هيچ ناراحتي نداشته با شيد چون من و برادران ديگرم تا نابودي صدام بايد بجنگيم نه صدام بلكه هيچ ابرقدرتي حق تجاوز به خاك وطنم را ندارد و بايد خوزستان گورستان آنها باشد. از دوستان و رفقا خواهش ميكنم ناراحت نباشند و اگر به ياري حق شهيد شدم لباسسياه بر تن نكنند بلكه جشن بگيرند و راه من و برادران ديگر را ادامه بدهند . دوستان بعد از من تقاضا ميكنم هر جا ضد انقلاب خواست توطئه اي بكند بايد سركوبكنيد تا انقلاب واسلام ما به ثمر برسد .
مگر اينهائي كه شهيد شدند بخاطر من و امثال من نجنگيدند بايد راهشان را ادامه بدهيم و پوزه صدام را به خاك و خون بكشانيم تا درس عبرتي براي كساني باشد كه ميخواهند اسلام را نابود كنند و بايد بانگ الله اكبر را سر بدهيم و با گفتن خميني رهبر بسوي دشمنان حمله كنيم و ميدانم كه به ياري حق اسلام پيروز است و صدام نابود. با عرض تشكر از دوستان همگي شما را به خداي بزرگ مي سپارم .
والسلام
سعيد بردبار
تاريخ تولد : 1344
شغل : محصل ـ بسيجي
تاريخ شهادت : 8 / 9 / 60
نحوه شهادت : تركش خمپاره
محل شهادت : بستان
محل دفن : قلعه لور
يگان اعزام كننده :بسيج سپاه پاسداران
عمليات : طريق القدس
عزّت نتیجۀ حماسه است. اما عزّت، دشمنان خاموش، نامرئی و ساکتی دارد. «لذت» و «منفعت» کوتاه مدت دو دشمن عمدۀ «عزّت» هستند. اگر کسی بخواهد عزّتش را حفظ کند، باید از بسیاری لذّتها چشمپوشی کند. منفعت هم چیزِ بدی نیست اما وقتی منفعتطلبی غلبه پیدا کرد، جامعه را ذلیل خواهد کرد. هر امّتی که بخواهد حماسهساز باشد، باید تکلیف خودش را با این تقابل مشخص کند./ ملّتی که عزّت را ترجیح دهد، به منافع و لذایذ پایدار میرسد. بعضیها رسماً به جامعه شعارهای منفعتطلبانه و غیرعزّتمندانه پیشنهاد میکنند. خیلی قباحت میخواهد در جامعهای که ۳۰ سال با حماسه زندگی کرده، و سرمایۀ اصلیاش عزّتی است که اسلام به او داده، به این جامعه منفعتطلبی توصیه بشود.
لابد شماهم تابحال شنیدین و خوندین که میگن هرکس تو راهپیمایی 22 بهمن شرکت نکنه از کار اخراج میشه. یا مثلا مردم برا ساندیس میان یا برا کارت شارژ همراه اول میان و یا این جمعیت نیست این ها درخت هستن و خلاصه ازینجور حرفا. برام چندتا سؤال پیش اومده که ازین آدما میخوام بپرسم :
1- یکی به من بگه کی میخواد من رو اخراج کنه؟ من الان چندساله که بیکارم ولی هر سال تو راهپیمایی ها شرکت می کنم. الان مسئولین باید رسیدگی کنن دیگه مگه نه؟ یکی من رو استخدام کنه که اگه یوقت نرفتم اخراجم کنن :)
2- حالا یکی کارمند باشه چطوری بررسی می کنن که اومده راهپیمایی؟ لابد ردیاب روشون نصب می کنن :)
3- میگن این مردم نیستن که اومدن راهپیمایی بلکه درخت هستن. آقا پس این گینس کجاست که این رکرد کاشت درخت تو خیابون هارو به نام ایرانی ها ثبت کنه؟ مسئولین چرا پیگیر نیستند؟
4- ایران خیلی پیشرفت کرده که درخت تو آسفالت میکاره مگه نه؟
5- بعد چطور روز قبل این درختا نیستن اما روز راهپیمایی میلیون ها درخت کاشته میشه؟ چرا از این سرعت کاشت درخت برای حفظ کره زمین استفاده نمی کنین ها چرا؟
6- حالا این درختا از چه نوعی هستند که راه می رون و حرف می زنند؟
7- یکی نیست بگه اگه درخت تو خیابونه پس ملتی که از ترس اخراج شدن اومدن راهپیمایی کجان؟ معادله دو مجهولی شد که!!!
8- اگه مردم نیستن ودرخت هستند لطف کنین یه تصویر شات بسته ازین درختا بگیرن تا برا ماهم واضح بشه اینا درختن.
9- میگن تو راهپیمایی کارت شارژ همراه اول پخش می کنن. الان منکه ایرانسل دارم باید چیکار کنم؟
10- میگن ملت برا ساندیس میان. خدایش منکه از مال مفت خوشم میاد. ولی نمیدونم چرا تو شهر ما پخش نمی کنند. چرا هرچی امکاناته برا شهر های بزرگه؟ مسئولین رسیدگی کنن. من ساندیس پرتقال می خوام.
11- قبول دارین دشمنان ما به لطف خداوند از احمق ترین ها هستند؟
پ,ن : اگر از انقلابمان دفاع نکردیم، بسپاریم بر سنگ مزارمان تاریخ نزنند، تا آیندگان ندانند بیعرضگان این برهه از تاریخ ما بودیم... وعده ما ادامه راه شهدا در راهپیمایی 22 بهمن.
منبع : http://sayberi174.persianblog.ir
پ,ن2: آقا ما حاضریم با تمام تجربیات کاری و تمام فنونی که بلدیم آبدارچی هم وایسیما. نیاز داشتین خبر بدین هرسال می
لیبرالهای معاصر بی شمارند؛ جریان فکری آنها جریان فکری مسلط امروز جهان است؛ اما کتاب مرجعی مثل «جنرال تئوری» و «کاپیتال» ندارند.
بعضی افراطی اند؛ مطلقاً با مداخله دولت در اقتصاد مخالف اند بعضی مانیتاریست اند، پول گرایند و فقط برای پول در تورم اصالت و مسئولیت قایل اند. بعضی طرفدار تئوری عرضه اند. بعضی مبارزه با تورم را می خواهند از طریق نرخ بهره اعمال کنند و بعضی از طرفداران Supply Side Economics می خواهند که رونق اقتصادی و تجدید فعالیتها نه از طریق افزایش رشد تقاضا (تحریک تقاضا)که کینز و طرفداران آنند بلکه از طریق تحریک عرضه، با توسل به اعمال فشار کمتر بر روی ابتکارات شخصی با کمترین هزینه های اجتماعی و توسل کمتر به مالیاتها و کمک کردن بار مالیاتی مؤسسات تولیدی که فرصت پیدا کنند بتوانند بیشتر پس انداز، بیشتر سرمایه گذاری و بیشتر تولید کنند و رونق ایجاد نمایند. تعادل اقتصادی(1)آرمان همه اقتصاددانان و در قلب تحقیق و اعتقادات نوکلاسیکهای معاصر قرار دارد.
دو نوع تحلیل از تعادل می توان به عمل آورد یکی تحلیل جزیی است که به مطالعه یک بازار قناعت می کند و تعدیلات عرضه و تقاضای تعادلی یک نوع کالا مثلاً کفش، سیب زمینی، ماهی... را از طریق سیستم قیمتها تجزیه و تحلیل می کند؛ در بازار ماهی فروشها، قیمت را چنان تعیین می کند و پائین می آورد که در پایان وقت بازار، همه ماهیهای خود را بفروش رساند.
و دیگری تحلیل تعادل عمومی است که به مجموع اقتصاد توجه دارد و مجموع اقتصاد را کلاً در یک سیستم «بازارهای مرتبط به هم» مطالعه می نماید. هدف تعادل عمومی این است که وجود سیستمی را ثابت کند که قادر است از طریق تعدیل قیمتها همه مقادیر عرضه شده در کل بازار را به همه مقادیر تقاضای همه کالاها و خدمات، مطابقت دهد. امروزه تحلیلهای «لئون تی یف» استاد روسی الاصل دانشگاه هاروارد جایگاه محوری برای کوششهای مبتکرانه والراس قایل شده است و تحلیل هم تبعی متقابل کلیه واحدهای تولیدی و مصرفی اقتصاد ملی مرکز ثقل و قلب تحقیقات تئوری اقتصادی مدرن را تشکیل می دهد.
ساده ترین مدل سیستم تعادل عمومی با این هدف ساخته می شود که توضیح دهد چگونه هر یک از واحدهای انفرادی تصمیم گیری، تعیین کننده سرعت تولید (فروش)و مصرف (خرید)همه کالاها و خدمات است و چگونه قیمتهایی را که به آن قیمت همه آن عوامل تولید و همه آن تولیدات مبادله می شوند تعیین می گردند «لئون تی یف» برای ساختن اولین مدل بین الصنایع 44 معادله با 44 مجهول و 2000 ضریب فنی بکار برده است و تبیین آن به صورت سیستم معادلات مقارن با تعداد معادلات کافی ارائه می شود که بتوان توسط آنها ارزشهای همه مجهولات (واحد یا متعدد)را پیدا کرد.
اولین کسی که به طور سیستمی به مساله تعادل پرداخت «آدام اسمیت» بود که در کتاب ثروت ملل گفت در یک اقتصاد بازار، دستی نامرئی هزاران هزار تصمیم انفرادی خودخواه را چنان هدایت می کند که در کل جامعه خواسته هایشان به نحوی تعدیل می شود که دقیقاً همان قدر تولید می کنند که مورد نیاز جامعه است. و از طریق سیستم قیمتها تعادل عرضه و تقاضای کل جامعه حاصل می گردد و در همان جامعه، به تفضل وجود رقابت، تخصیص منابع بهینه نیز صورت می گیرد.
شجره جریان فکری کنونی نئوکلاسیکها به سه پدر بنیانگذار این مکتب می رسد که «کارل منگر» در سال 1871 از وین، «جونس» در سال 1871 از منچستر و «والراس» در سال 1874 از لوزان به ترتیب با نگارش اصول اقتصاد (وین1871)نظریه اقتصاد سیاسی(منچستر) و مبانی اقتصاد سیاسی محض(لوزان 1874) به رشته تحریر درآوردند.
از بین این بنیانگذاران، والراس اولین کسی بود که فرمول برازنده ای از یک سیستم متعادل عمومی ارائه کرد.
اساس فکر والراس این بود که نشان دهد تقاضای خانواده ها تابع نزولی قیمت کالاهای تقاضا شده و درآمدی است که مصرف کننده در اختیار دارد و برعکس، عرضه تابعی صعودی از قیمت و امکانات تولیدی است و به طریق ریاضی نشان داده است که تعداد قیمتها برابر با تعداد معادلاتی خواهد بود که برابری عرضه و تقاضای هر تولید را معین می سازد.
در سال 1918«گوستاوکاسل»، تابع تقاضا را در فرمول مدل والراس ادغام کرد و به مانند مدل والراس تقاضای هر کالا تابعی است از قیمت همه کالاهای دیگر؛ اگر مثلاً قیمت کره زیاد بالا رفت مصرف کننده ممکن است کالای جانشینی آن را که ممکن است مارگارین باشد برای مصرف خود برگزیند.
«فون نومن» (Von Neumann)در سال 1937 در همان طریق گوستا و کاسل اقتصاددان سوئدی (1945-1866) مدل تعادل عمومی جدیدی با استفاده از توابع تقاضا و ضرایب فنی تولید ( بدون درنظر گرفتن مطلوبیت مصرف کننده) ارائه کرده است.
«کوپ مان» (Coopman)همین مساله را به نحو خیلی دقیق تعقیب می کند بدون آنکه به تئوری رحجان مطلوبیت مصرف کننده توجه کرده باشد.
در این صورت، تابع تقاضا، تابع قیمتهای نسبی تولیدات خواهد بود و تعادل عمومی ای که بدینگونه ارائه می شود از انقلاب مارژینالیستی 1871 نوکلاسیکها فاصله می گیرد.
«هیکس» در سال 1939، به تئوری ثبات تعادل غنای بیشتری بخشید و نشان داد که به طور خیلی جزئی می توان حرکات تعادل اقتصادی را از طریق تغییرات جزیی قیمتها تحلیل کرد و در همین رابطه، تحلیل ثبات موضعی به صورت فزونی تقاضا یا فزونی عرضه توسط «ساموئلسن» در سالهای 1940 تعقیب و تصحیح شد که منجر به مطالعه مقایسه ای تعادلهای بعد از نوسانات و عدم تعادلهای پیاپی گردید.
به طور خلاصه، منطق والراس در چارچوب انتخاب مصرف کننده به قوت خود باقی ماند و از آن زمان تاکنون بر اثر پیشرفتهای فنی، ریاضیات پیشرفت مهمی نیز کرده است.
اخیراً، با استفاده از تکنیک ریاضیات پیشرفته و حسابهای ماتریسی و تحلیلهای دیفرانسیل و تئوری مجموعه ها گسترش یافت و دو اقتصاددان فرانسوی و انگلیسی به نامهای Gerard Debreu (دوبرو)Kenneth Joseph Arrow (آرو)برای استفاده از تکنیکهای پیشرفته ریاضیات و به کارگیری آن در پیش برد تئوری تعادل عمومی به دریافت جایزه نوبل نایل آمدند و کارهای تحقیقاتی آنان اساس و پایه تبیین کلاسیک تئوری عمومی نوکلاسیکهای معاصر را تشکیل می دهد. «ژرار دو برو» با منطق والراس ثابت کرده است که تعادل هر مصرف کننده (در جمع مصارف خود)کالاهای مورد نیاز خود را طوری انتخاب می کند که ارزش آن مصارف بیشتر از امکانات وی نباشد و در عین حال بهترین انتخاب را بر حسب رجحانهای خود به عمل می آورد.
در مقابل آن، هر تولیدکننده، مجموع تولیدات خود را طوری ترتیب می دهد که بیشترین سود را به دست آورد.
مصرف خالص همه تولیدکنندگان و همه مصرف کنندگان برابر است با جمع کل منابع دسترس.
اگر والراس با معلومات ناقص ریاضی آن زمان تعادل عمومی را تحلیل کرد، امروزه «دوبرو» با ابزارهای پیشرفته ریاضی توانسته است به همان نتیجه گیریهای تعادل عمومی برسد که والراس رسیده بود.
به هر حال مطالعه تعادل عمومی امروزه در قلمرو کار ریاضی دانان است که با فرمولهای ریاضی پیچیده در سیستم قیمتها، برابری عرضه و تقاضای همه کالاهای موجود را در شرایط تعادل حاصل آورند.
پی نوشت ها:
1. تعادل اقتصادی به وضع و حالتی از اقتصاد کشور اطلاق می شود که در آن کشور آنچنان امکاناتی به وجود آمده باشد که برابری بین منابع قابل دسترس کشور برای هر استفاده ممکن ( در امر اشتغال)حاصل آید. به زبان ساده تر این که:از یک طرف تولیدکنندگان امیدوار باشند که بتوانند به قیمت سودآور همه محصولات خود را بفروشند و مصرف کنندگان بدون زحمت صف کشیدن، بدون عذاب انتظار، بدون جیره بندی و سهمیه بندی کالاهای مورد نیاز خود را به دست آورند.
منبع مقاله: قدیری اصل، باقر؛ (1386)، سیر اندیشه اقتصادی، تهران:موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، چاپ دهم1387.
عزيزان من! كسي گمان نكند كه توطئه دشمن، با گذشت هجده سال از پيروزي انقلاب، تمام شد، نه! دشمن، با نظامي كه منافع نامشروع استكبار را در منطقه، از او گرفته است، آشتي نخواهد كرد، البته به زبان، چيزهايي اظهار ميكنند، ولي باطن، چيز ديگري است!
نظام اسلامي به همت والاي ملت ايران و آن رهبري الهي، توانسته است الگويي در دنيا درست كند كه امروز بسياري از ملتهاي مسلمان، به آن الگو نگاه ميكنند. شما خيال ميكنيد كه استكبار، از چنين چيزي به آساني ميگذرد؟ امروز در هر جاي كشورهاي غيراسلامي، هر ملت و هر جمعيتي كه ميخواهد عليه زيادهطلبيهاي استكبار جهاني اعتراضي بكند، با شعار شما ملت ايران حتي با تمسك به نام ملت ايران و به امام راحل اين كارها را ميكند!
آمريكا و ايادي استكباري و دنباله رو و جيرهخوارهايش، از اين نميگذرند، مبارزه ميكنند، توطئه، حيلهگري، و كيد و مكر ميكنند. مثل اين كه تا حالا در اين هيجده سال نكردند. البته كيد و مكر دشمن، در مقابل آگاهي و بيداري و حضور و فعاليت درست ملت و دولت، خنثي خواهد شد و اثري نميكند، اما بايد بيدار بود، بايد هوشيار بود، بايد رابطه را با خدا قوي كرد، بايد اخلاص را تقويت كرد.
من به شما عرض ميكنم كه توطئه دشمن در گذشته، يك تفاوت با امروز داشت، در گذشته توطئه دشمن، از روي بيتجربگي بود. يعني آمريكا، استكبار جهاني، كمپاني داروهاي بزرگ صهيونيست و امثال آنها كه ميخواستند با ملت و انقلاب ايران مبارزه كنند، از روشهاي سادهتري استفاده ميكردند كه براي همه، قابل افشا بود. مثلاً تحريك به حمله نظامي و راه انداختن جنگ، توطئه بود، اما همه، اين را ميشناختند، توطئه روشن ميشد، مردم بپا ميخواستند و مقابله ميكردند. يا مثل حمله آمريكاييها به صحراي طبس، يك كار آشكار بود و از اين قبيل، آنچه كه انجام دادند، محاصره اقتصادي، حملات تبليغي و غيره به مرور فهميدند كه نميشود ملت ايران و انقلاب اسلامي را با آن چيزها شكست داد.
اين تجربه موجب شده است كه روشهاي خودشان را پيچيدهتر كنند به همان نسبتي كه آنها روشها را پيچيدهتر ميكنند، ملت ايران هم بايستي هوشياريش را بيشتر كند، جوانها بايستي آمادگيشان را بيشتر كنند. نه آمادگي جنگي، چون حالا بحث جنگ نظامي نيست. البته آمادگي رزمي هم براي روز مبادا لازم است، اما آن چيزي كه براي همه لازم است، آمادگي معنوي، يعني آمادگي فكري، آمادگي روحي، آمادگي سياسي و حفظ وحدت، اتصال و ارتباط نيروها با يكديگر، ارتباط مستحكم و دوستانه ملت و دولت، و شناختن چهره دشمن در هر لباسي است. دشمن با شكلهاي مختلف خود را به مقابله با انقلاب ميكشاند. هميشه با لباس نظامي وابسته به فلان دولت بيگانه، جلو نميآيد. چندي قبل، در يكي از اجتماعاتي كه در باره انقلاب و خطرات انقلاب براي استكبار، در يكي از كشورهاي بيگانه تشكيل شده بود، بعضي از كساني كه در آن جا سخنراني كردند، گفته بودند كه انقلاب اسلامي، به وسيله روحانيت و به پشتيباني جوانهاي حوزه و دانشگاه پيش رفت و به طور كلي با تكيه به جوانها پيش رفت، براي زدن و كوبيدن انقلاب هم بايد از همين وسيله استفاده كنيم! بايد سراغ حوزه و دانشگاه برويم، بلكه از آن طريق بتوانيم اين انقلاب را ضربه بزنيم! غافل از اين كه حوزه ما بيدار است، دانشگاه ما بيدار است، بزرگان ما بيدارند.
كساني كه توطئه ميكنند، ملت ايران را بد شناختهاند! در اين توطئهاي كه اخيراً نشانهاي آن را مشاهده كرديد كه من مايل نيستم در جزئيات اين گونه چيزها وارد بشوم دلم نميخواهد از كساني اسم بياورم، اما اصل قضيه را ملت ايران، بايد درست توجه كند و اعماق توطئه را بداند.
عزيزان من! ما در شناختن دشمن، دچار اشتباه نخواهيم شد، اين را دشمن بداند! خيال نكند كه اگر آمدند و چند نفر آدم سادهلوح و معمم را وادار كردند كه حرفي بزنند، ما اشتباه ميكنيم و خيال ميكنيم كه دشمن ما اينها هستند! اينها كسي نيستند! دشمن، خود را پشت پرده پنهان ميكند، دشمن كه جلو نميآيد، خود را نشان نميدهد، دشمن سعي ميكند شناخته نشود! آن كسي كه سينه سپر ميكند و به خيال خود جلو ميآيد، يك عامل است، ممكن است خودش هم نداند عامل است!
امام بزرگوار، مكرر ميفرمودند گهگاهي دشمن با ده واسطه، يك نفر را تحريك ميكند كه حرفي بگويد، يا كاري را انجام دهد! اگر شما بخواهيد دشمن را بشناسيد، بايد ده واسطه را طي كنيد و برويد. دشمن انقلاب در ايران يعني ايادي استكبار جهاني راحت ميتوانند ده واسطه را پيدا كنند و خودشان را در حوزه قم، به بيچارهاي برسانند و او را به حرفي، به گفتهاي و به يك موضعگيري غلط و ناشيانه، وادار بكنند! اين قدرها در كشور، ورشكستگان سياسي، ضربت خوردههاي از انقلاب، تودهني خوردههاي از همين بسيج، ضربتخوردههاي از دادگاههاي انقلاب، ساواكيهاي قديم و كساني كه اميدشان به اين بود كه نظام مزدور و ظالم گذشته بماند و آنها از آن استفاده كنند و محروم ماندند، اين قدرها هستند كه واسطه بشوند تا آن ده واسطه را درست كنند و خبر غلط و حرف دروغي را به فلان آدم بيچاره و مفلوكي بدهند! او خيال كند كه اوضاع و احوال به صورتي است كه بايد حالا حرفي زد، خودش و ديگران و زن و بچه خود را به بلا بيندازد!
بايد هوشيار بود، من اميدوارم كه ملت ايران در شناخت دشمن، اشتباه نكند و دشمن را بشناسد، دشمن، استكبار جهاني و آمريكاست، دشمن، صهيونيستها هستند. دشمن براي مبارزه با انقلاب، انواع و اقسام روشها را تجربه كرده است. اين دفعه به خيال خود خواستند روش مؤثرتري را تجربه كنند و آن، هدف گرفتن رهبري است! يقيناً بعد از مطالعه زياد و با اطلاع از اوضاع و احوال گوناگون و البته خبرهاي راست و دروغ توانستهاند به اين نتيجه برسند كه بايد رهبري را هدف قرار داد! حالا چرا؟ براي خاطر اين كه ميدانند در كشور، اگر يك رهبري مقتدر وجود داشته باشد، همه توطئههاي آنها نقش برآب خواهد شد، والا اينها با شخص، طرف نيستند!
شخص براي اينها مهم نيست، هر كس باشد. كما اين كه همين كساني كه امروز به اين زبان خشن حرف ميزنند و اين طور ناجوانمردانه سيل تهمت و افترا را روانه ميكنند مگر با امام، طرف نشدند؟ همين افراد با امام هم طرف شدند، دل امام را خون كردند، كه امام در آن نامه، به آن اشاره كردند! همين كارها را با رهبري ميكنند، چون ميدانند رهبر در جامعه اسلامي و ايران اسلامي، گرهگشاست.
رهبري، يعني آن نقطهاي كه هر جا دولت هر دولتي مشكلي داشته باشد، مشكلات لاعلاج دولت به دست رهبري حل ميشود. توجه كنيد. هرجا كه تبلغات دشمن كاري كند تا مردم را به دولتها بدبين كند، اين جا نقش رهبري است كه حقيقت را براي مردم، روشن و توطئه دشمن را برملا ميكند. اين چند ساله نديديد كه در باره دولتها، دولتمردان و مسئولان چه ميكردند و چگونه سعي ميكردند كه تبليغات دروغ و ترفندهاي گوناگون را رايج كنند، تا مردم را مأيوس كنند!
آنجايي كه ميخواهند مردم را مأيوس كنند، رهبري است كه اميد به مردم ميدهد. آنجايي كه ميخواهند يك توطئه سياسي بينالمللي براي ملت ايران به وجود بياورند، رهبري است كه قدم جلو ميگذارد و تماميت انقلاب را در مقابل توطئه قرار ميدهد مثل همين قضيه اخير اروپا كه ملاحظه كرديد و دشمن را وادار به عقبنشيني ميكند. آنجايي كه ميخواهند در بين جناحهاي گوناگون مردم، اختلاف ايجاد كنند، رهبري است كه مايه الفت و مانع از تفرقه ميشود.
آن جايي كه ميخواهند صندوقهاي انتخابات را خلوت كنند و مردم را از حضور در پاي صندوقها و رأي دادن مايوس كنند، رهبري است كه به مردم، الگو ميدهد ميگويد كه انتخابات وظيفه است. مردم اعتماد ميكنند وارد ميشوند و حماسه عظيمي ميآفرينند. آن جايي كه جايگاه ابراز نظر مردم در مسايل انقلاب است، چشم مردم به دهان رهبري است.
در زمان امام راحل«ره»، اين را بارها تجربه كردند و به لطف پروردگار، تودهني خوردند. بعد از رحلت امام راحل هم با كمك مردم، با همت و با همكاري مردم، دهها بار با همين كيفيت و همين شيوه، پيوند جوشيده استوار ميان مردم و رهبري، توانسته است مشت محكم به دهان دشمن بزند، لذا بسيار طبيعي است كه با رهبري، بد باشند و كينه عميق داشته باشند، جاي تعجبي ندارد. البته رهبري مقتدر اگر يك رهبري بيحال، بيجان و بيحضوري باشد كه نه جايي خبر دارد و راحت ميشود ذهنش را عوض كرد، راحت ميشود او را به اشتباه انداخت چنين رهبري ضعيفي، خيلي برايشان اهميت ندارد، اما البته اگر قرار شد رهبري مقتدري كه اسلام ميگويد، مردم ميخواهند، انقلاب طلب ميكند و قانون اساسي حكم ميكند، باشد، با آن مخالفند! حق دارند مخالف باشند، من تعجب نميكنم از اين كه اينها رهبري را هدف قرار بدهند!
خوب، البته ملت بيدارند، علما، بزرگان و مسئولان كشور به فضل پروردگار، در نهايت هوشياري عمل كردند مثل هميشه تا ديدند كه توطئه است، اقدام كردند. البته سخنراني در دنيا زياد است، شبنامه در دنيا زياد است، حرف نادرست، تهمت و افتراء و دروغ، كم نيست، اما هر شايعهاي به وسيله دشمن نيست. آن شايعهاي كه توطئه دشمن است به وسيله انسانهاي خبير و بصير شناخته ميشود.
اول كسي كه در مقابل اين حرفها در اين چند روز اين يكي دو هفته وارد ميدان شد و حرف زد، رييسجمهوري عزيزمان جناب آقاي خاتمي بود. در مصاحبه خود به شكل بسيار دقيق و هوشمندانه، آنچه را كه ميخواستند در ذهن مردم القا كنند، ايشان از ذهن مردم، پاك كرد. رفت و در مقابل اين توطئه قرار گرفت، آنها هم خيلي عصباني شدند.
بعد از انتخابات رياست جمهوري امسال كه براي مردم، يك حادثه شيرين بود سي ميليون جمعيت در انتخاباتي شركت كنند. رييسجمهوري را با بيست ميليون رأي انتخاب بكنند. بعد دولت تشكيل بشود، مجلس شوراي اسلامي به تمام وزرا رأي بدهد، وزراء بدون هيچ دغدغهاي در سرتاسر كشور مشغول كارشان بشوند و به موقع گزاش بدهند، چيزهاي شيريني است. به همين نسبت براي دشمن، تلخ بود. نتوانستند تحمل كنند فهميدند كه اين انسجام، اين حركت صحيح و عمومي مردمي كانوني دارد. كانون آن، اعتقاد است، خواستند اين اعتقاد، اين ايمان و اين همبستگي مردم را از بين ببرند، اين طور وانمود بكنند كه در نظام جمهوري اسلامي، تشتت است!.
الان كساني كه به راديوهاي بيگانه گوش ميدهند كه غالب اين تحليلهاي غلط هم از راديوهاي بيگانه است متاسفانه آدمهاي سادهدل، عين همان را كه دشم القا و پول خرج ميكند تا آن را به ذهنهاي مستمعين خود برسانند، قبول ميكنند! اگر كسي به اين راديوها گوش بدهد، خواهد ديد كه غوغا ميكنند تا ثابت كنند الان در نظام جمهوري اسلامي، اختلاف، دودستگي، دو جريان و دشمني هست، همديگر را تحمل نميكنند.
بيچارهها! نه ملت ايران را شناختيد، نه انقلاب را شناختيد، نه روحانيت را شناختيد، نه مسئولان را شناختيد، با همين جهل و بيخبري بود كه در انقلاب شكست خورديد! با همين جهل و تحليل غلط بود كه هجده سال است داريد شكست ميخوريد! به فضل الهي با همين اشتباهي كه ميكنيد، در اين دفعه هم به دست مردم شكست خورديد و تا آخر، هميشه شكست خواهيد خورد!
دشمن سعي كرد، بگويد دو جريان است، با هم مخالفند و بر سر اختيارات، با هم اختلاف دارند، نخير، ايشان در مصاحبه، قشنگ تشريح و روشن كردند. معلوم شد كه روابط، كاملاً تعريف شده و مشخص است. همه ميدانند كه تكليف و وظيفهشان چيست. با همكاري و با محبت، كارهاي خودشان را پيش ميبرند. دشمن، اين جا ناكام شد! بعد هم بزرگان و مراجع عظام قم ايستادند.
يكي از بركات مهم الهي براي اين كشور، وجود مراجع آگاه است مرجع تقليد آگاه براي مردم، از هر نعمتي بالاتر است. مرجع تقليد آگاه، مرجعي كه فريب نميخورد، مرجعي كه ذهن او را تبليغات دشمن نميسازد، مرجعي كه تحليل سياسي خود را از راديوي اسرائيل نميگيرد، خيلي ارزش دارد. ديديد كه مراجع، چه طور در مقابل اين زمزمهها و شايعههاي دشمنساز ايستادند، بعد هم حوزه و روحانيت قم، بعد هم شهرهاي مهم و مختلف كشور، موضع خودشان را مشخص كردند. معلوم شد كه ملت ايران، بيدار است. انصافاً، هم ملت، هم مسئولان و خود روحانيون، موضع بسيار خوبي نشان دادند. من از يكايك آنها تشكر ميكنم. نه به خاطر شخص، عزيزان من! اين جا مسئله شخصي نيست. من هم يكي از شما، از نظام اسلامي، از رهبري اسلامي و از ولايت فقيه به عنوان ستون فقرات اين نظام، بايد دفاع كنم، وظيفه من است. تكليف شرعي است. مساله شخصي نيست. به خاطر مسئوليت سنگيني كه من دارم، از همه كساني كه در اين برهه، قدم در ميدان گذاشتند، تا حرف دشمن را در گلوي او خفه كنند و مشت به دهان دشمن بكوبند، صميمانه تشكر ميكنم.
و همين جا ميخواهم از همه خواهش بكنم كه ديگر اين راهپيماييها را متوقف كنيد، بس است. وقت براي حضور در صحنه و در ميدان، در راهپيمايي براي مسايل و قضايايي كه هميشه اين ملت با آن مواجه است، بسيار است، لزومي ندارد كه اين راهپيماييها ادامه پيدا بكند. در هر جاي كشور، من خواهش ميكنم ديگر راهپيمايي نكند. البته گويندگان و نويسندگان، بايد ذهنها را روشن كنند، تكليف هدايت مردم، يك تكليف الهي است. در اين قضيه، ممكن است بعضي تصور كنند كه به شخص، ظلم شد، اگر در اين مساله به شخص من ستمي رفته باشد و كسي ظلمي كرده باشد، من از حق شخصي خودم به طور كامل ميگذرم، هيچ شكايتي از هيچ كس ندارم.
البته امام بزرگوار«ره» در طول ده سال، خيلي حرفها داشت كه بعضي از آنها را به مردم گفت، خيلي را هم به مردم نگفت! اما هم حرفهايي داريم كه اگر خداي متعال در پيشگاه خودش اجاه نطق داد، با خود او در ميان خواهيم گذاشت، لزومي ندارد كه انسان، همه چيزها را بگويد! من مساله شخصي در اين قضيه ندارم، اما از حق مردم مطلقاً اغماض نخواهم كرد.
آن كساني كه خواستند خاطر مردم را مغشوش، ذهن مردم را خراب و امنيت مردم را به هم بزنند، به خيال خود خواستند مردم را در مقابل يكديگر قرار بدهند و صفوف را از هم جدا بكنند، اينها به مردم خيانت كردند، به انقلاب و به كشور خيانت كردند، بايد طبق قانون با آنها رفتار بشود البته در چارچوب قانون من خواهش ميكنم هيچ كار و هيچ حركت غيرقانوني نشود. هيچ كس از آحاد مردم درصدد برنيايد كه خودش برود و به خيال خود، كسي را مجازات كند، نه، به عهده قانون است.
البته به هيچ وجه نبايد انتقامگيري كرد، انتقام گيري چيزي نيست كه جايش اين جا باشد. انتقام را از دشمنان مستكبر، در جاي خود بايد گرفت. كساني كه از روي ناداني، نفهمي، هواي نفس زودگذر، هواهاي بشري ناشي از خصال زشت و بد، حسد و غيره اقدامي ميكنند شايسته اين نيستند كه كسي به فكر انتقامگيري از آنها بيفتيد، لكن قانون بايد اجرا بشود. اگر اين كارهايي كه بعضي كردند و ميخواهند باز هم ادامه بدهند من اطلاع دارم كه باز هم براي آينده، برنامههايي دارند غيرقانوني است، اگر خيانت به مردم است كه هست بايد مسئولان اجرايي و قضايي، وظايف خودشان را درباره اينها انجام بدهند، البته من اطلاع دارم كه انجام هم خواهند داد و هيچ گونه سستياي در اين زمينه وجود نخواهد داشت.
عزيزان من! آنچه مهم است، اين است كه همه آحاد ملت، بخصوص اعضاي بسيج، بسيج دانشآموزي، دانشجويي، كارگري، صنفي و عشايري، يگانهاي گوناگون بسيج و كساني كه جزو سازمان بسيج نيستند و در واقع همه و همه در پي انجام تكليف، حاضر و آماده باشند و خودشان را براي دفاع از اسلام و انقلاب آماده كنند.
دفاع هم هميشه، با آلات قهريه نيست، با تفنگ نيست، گاهي دفاع، با فهميدن است. گاهي دفاع، با زبان است، گاهي دفاع از حقيقت، با حضور در جايي است. شايد يكي از بزرگترين خدماتي كه انقلاب به ملت ايران كرد، اين بود كه ذهنها را باز كرد، ذهنها را سياسي كرد، چشمها را باز كرد و همه را با مسايل كشور آشنا كرد. اين آشنايي، اين بصيرت، بايد روز به روز بيشتر و زيادتر بشود. اگر اين بشود، دشمن هيچ كاري نميتواند انجام بدهد و بدانيد مسئولان كشور، همه آماده هستند براي اين كه وظايف خودشان را به بهترين وجهي انجام بدهند.
امروز مسؤولان قوه قضاييه، مسؤولان قوه مقننه، مسؤولان قوه مجريه، اعضاي هيأت دولت، شخص رييسجمهوري محترم، همه دستاندركاران نيروهاي نظامي و انتظامي و كساني كه در بخشهاي مختلف مسئولند، همه آماده هستند تا آن چه كه وظيفه الهي و اسلامي آنهاست، انجام بدهند، هيچ سستي و كوتاهي وجود ندارد و همه هم در يك جهت حركت ميكنند.
دشمن به اختلاف سليقه درباره فلان مسأله سياسي نگاه نكند و خيال كند كه بين اينها اختلاف است، نه، درباره مسايل اصلي جامعه، درباره ناموس انقلاب و مسايل اساسي اسلام، هيچ اختلافي بين اينها نيست، يكپارچه هستند و روحانيت معظم و بزرگان حوزه علميه هم مثل هميشه در جلوي صفوف قرار دارند و حركت ميكنند.بنده از خداي متعال هم خواستهام كه جسم و جان ناقابل من هم در همين راه و در خدمت اسلام و ملت ايران قرار بگيرد. آنچه در اختيار من وجود دارد و خداي متعال، به وديعه به من سپرده است، جسم و جان و نيروها و همه و همه، به فضل پروردگار در خدمت اين راه و در مقابله با دشمن خواهد بود.
دشمن بداند اين انقلاب اسلامي، همان انقلابي است كه تخت امپراطوري استكبار را لرزاند. با همان قدرت، با همان هيبت، با همان هيمنه و به فضل الهي با همان پيروزيها و پيشرفتهاست. بحمدالله نيروي عظيم جوانان هم در صحنه هستند. خداوند همه شما را حفظ كند، دلهاي نوراني شما را با انوار معرفت خود روشنتر و نوراني تر كند. انشاءالله به همه شما لطف و فضل خود را عنايت كند و وجود مقدس وليعصر ارواحنا فداه و عجلالله فرجه، از همه شما راضي باشد و روح مقدس امام بزرگوار، شما را مشمول دعاي خود قرار بدهد.
منبع :http://www.fatehnet.ir
اقتصاد مقاومتي يك نظام اقتصادي است كه هماهنگ با سياستهاي كلان سياسي و امنيتي نظام اسلامي و براي مقاومت در برابر اقدامات تخريبي شكل بگيرد تا بتواند در برابر ضربات اقتصادي تحريمها و توطئههاي گوناگون اقتصادي نظام استكبار مقاومت كرده و توسعه و پيشرفت خود را ادامه دهد و روند رو به رشد همه جانبه خود را در ابعاد ملي، منطقهاي و جهاني حفظ كند.
اقتصاد مقاومتي رابطه نزديكي با انسجام ملي دارد. منظور از اقتصاد مقاومتي واقعي يك اقتصاد مقاومتي فعال و پوياست نه يك اقتصاد منفعل و بسته به طوري كه كشور ضمن مقاومت در مقابل موانع و ناملايمات مسير خود، روند پيشرفت پايدار خود را حفظ كند. توجه به راهكارهاي ذيل جهت رسيدن به اهداف «اقتصاد مقاومتي» ضروري است:
1ـ اصلاح الگوي مصرف
2ـ حمايت از توليد ملي
3ـ خشكاندن ريشههاي فقر و آسيبهاي اجتماعي ناشي از بيكاري در جامعه
4ـ حمايت از صادرات كالاهاي غيرنفتي
5ـ «دانش فني»، «خطوط توليد» و «ماشينآلات» و حمايت از «شركتهاي دانشبنيان»
6ـ خودكفايي كالاهاي اساسي
7- توجه به معضل تورم
8ـ «خود اتكايي»
9ـ كاهش اتكا به نفت
10ـ برقراري ارتباطات خاص اقتصادي
11ـ تلاش براي جلوگيري از اجماع در قبال نظام اسلامي در سطح بينالملل
12ـ ايجاد شركتهاي مشترك يا ايجاد ارتباطات مؤثر شركتها و مؤسسات ايراني با برخي از مؤسسات خارجي
13ـ تلاش براي جلوگيري از ايجاد اجماع و تحريم بانكي
14ـ مراقبت از توانمندي حمل و نقل كشور
15ـ شكلگيري روحيه «جهاد اقتصادي»، «توليد ملي» و «حميت ايراني»
16ـ خودداري از اسراف و ضايع كردن كالاها و ذخيرهسازي كالاهاي اساسي
17ـ برقراري ارتباطات فراوان «متكثر» بين «اقتصاد ملي» و «اقتصاد جهاني»
18ـ آمادگي براي انجام اقدامات مقابله به مثل
اينها اهداف كلاني است كه بايد به آنها دست يافت. دستيابي به اين شرايط شدني است. اين يك «مأموريت ممكن» است. نظام اسلامي قادر است با برنامهريزي، تلاش، تدوين استراتژيها و اقدامات لازم، با محوريت اقتصاد مقاومتي، بخش عمدهاي از تهديدهاي امروزين را نيز به فرصت تبديل كند.
امروز در موضوع تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی و بحث اقتصاد مقاومتی در کشور، نقش زنان روشن و برجسته است و در چنین شرایط اقتصادی باید در مقابل بیگانگان خودنگهدار و خویشتندار باشیم. اگر قرار است یک قدرت اسلامی پرچمدار بیداری اسلامی، تحت مدیریت مقام معظم رهبری باشد، مردم باید اقتصاد مقاومتی را بفهمند و این از وظایف سنگین شما زنان است تا با تبیین شرایط برای مردم، آنها را به سمت و سوی اقتصاد مقاومتی سوق دهید.
جنگ نرم و استکبار جهانی:
آمریکایی که به شدت از ملت ما در هراس است، ایالات متحدهای که هشت سال دفاع مقدس را علیه ملت و نظام ما مدیریت کرد و 44 کشور را پشت سر صدام قرار داد، با تمامی امکانات و تسلیحات نظامی از ملت ما شکست خورد و اطمینان دارد اگر دوباره با ایران اسلامی وارد جنگ شود بار دیگر ملت ما با تفکر بسیجی هر کشوری که قصد تجاوز به خاک مقدس ایران اسلامی را داشته باشد، با شکست مواجه خواهد کرد.
این برای آمریکا قابل تحمل نیست که به طور آشکار با ایران اسلامی وارد جنگ شده و شکست بخورد و لذا حال که به چنین تحلیلی رسیده و از رویارویی مستقیم با ما در هراس است روشهای دیگری از جمله فشار اقتصادی، تحریم و جنگ نرم را در دستور کار خود قرار داده است.
فرهنگ و تفکر بسیجی:
دشمن تا زمانی که ایرانیان با تفکر و فرهنگ بسیجی، گوش به فرمان رهبر و پشتیبان منصب و جایگاه ولایت فقیه باشند هرگز جرأت تقابل مستقیم با نظام اسلامی را نخواهد داشت، که در این میان نقش زنان در این عرصه دو چندان است. اساساً زن در نظام اسلامی از جایگاهی بیبدیل و بینظیر برخوردار بوده و نگاه اسلام به قشر زن، عزتبخش و غرورآفرین است. از اینرو بانوان، در مورد مسائل خانه هنوز هم حرف اول و آخر را میزنند و به خاطر همین است که آنها میتوانند نقش مؤثر و تعیینکنندهای در بخشهای مختلف خانواده، از جمله برنامهریزیهای اقتصادی داشته باشند. زنان به جزئیات اهمیت بیشتری میدهند و شاید یکی از بارزترین تفاوتهایی که با آقایان دارند همین ویژگی باشد، چون آنها هم حوصله بیشتری دارند و هم بهتر مدیریت میکنند. بنابراین زنان بسیاری از هزینهها و جهتگیریها در مدیریت اقتصادی خانواده را میتوانند تعیین کنند.
اقتصاد خانواده به معنای چگونگی ساماندهی و مدیریت منابع خانه است. خانواده سازمانی است که در زمینه تولید و توزیع کالاهای مورد نیاز را فراهم میکند و زن بدون مناقشه به عنوان یکی از دو رکن اساسی خانواده در این سازماندهی و مدیریت، نقش اساسی را ایفا میکند. جایگاه مادری و همسری عمده منابع مصرف را به زن میسپارد و انتظار میرود که او بتواند با سازماندهی و مدیریت صحیح بین درآمدها و هزینهها، توازن برقرار کند و با برنامهریزی و اجرای صحیح در رشد و توسعه اقتصاد خانواده نقش مؤثر ایفا کند.
میتوان گفت که زنان در واقع نقش کلیدی در استفاده بهینه از منابع دارند. منابع در اینجا شامل پول، زمان و یا درآمدهای دیگری است. دسترسی به منابع سخت و از دست دادن آنها آسان است؛ از این رو باید مدیر خانواده با ساماندهی و مدیریت صحیح و سالم بتواند بهترین انتخابها را داشته باشد. خانواده غیر از منابع مادی منابع دیگری نیز در اختیار دارد که قابل تبدیل به پول نیست و در بیشتر موارد تجدید ناپذیر نیست. از جمله این منابع عشق، انسجام خانواده، خاطرات خوش و ... است و چون این منابع برای اعضای خانواده رضایت خاطر ایجاد میکند باید نقش اساسی آنها در جایگاه خاص هر کدام مورد توجه قرار گیرد تا افراد بتوانند در بالاترین سطح و به صورت مطلوب از آنها استفاده کنند.
با توجه به اينكه نقطه آغاز فرهنگ سازي در تمام برنامههاي فرهنگي از خانوادهها كليد ميخورد و با توجه به نقش محوري و تأثير رويكرد زنان در خانواده، نقش زنان در تحقق « اقتصاد مقاومتي» چیست؟
زنان هم زمان بايد چند جبهه را مديريت كنند هم بعنوان مديران اقتصادي خانواده، نقش تعيين كننده اي را هم در برنامهريزي و ساماندهي منابع مالي خانواده بر عهده دارند و هم به عنوان تربيت كننده نسل آينده، وظيفه خطير تربيت و فرهنگسازي كودكان و نوجوانان بر عهده دارند. از اين نظر نقش زنان بسيار پررنگتر از نقش مردان و هم سو و هم جهت با آنان ميباشد. مرد به عنوان نانآور خانواده وظيفه تأمين معاش خانواده را به عهده دارد و بعد از او، اين بار نوبت زن است حاصل اين دستاورد را به گونهاي در خانواده سامان دهي كند كه تمام نيازمنديهاي خانواده را تأمين كند، در همين راستا علاوه بر ساماندهي، اولويت بندي كردن مخارج و توجه به ضرورت زندگي در وهله نخست مورد توجه زنان است. چرا كه بايستي با منابع محدود، نيازهاي متعدد يك خانواده را برآورده سازد و عهده پاسخگويي به نياز خانواده، موجبات آسودگي خاطر همسر و فرزندان را نيز فراهم آورد.
حال این پرسش مطرح می شود: با توجه به نقش كليدي زنان در مديريت اقتصادي خانواده، چه راهكاري براي مديريت اقتصادي زنان و به دنبال آن خانواده ها پيشنهاد مي شود؟ ما آموزههاي اخلاقي، ديني و فقهي بسياري در مورد نقش زنان در حفظ اقتصاد خانواده داريم كه مسائل اقتصادي را از لحاظ شرعي و منطبق بر اصول اقتصادي قرآن تعريف كرده است. قرآن سهم زن را در آنچه كسب كرده و نتيجه سعي و تلاش زن ميباشد را كاملاً منحصر به خود زن ميداند، اين موضوع مي تواند در تنظيم روابط اقتصادي خانواده و اينكه زن به عنوان برخوردار اقتصادي مديريت اقتصادي خانواده را بر دوش ميكشد مهم باشد.
علاوه بر آن زنان با انجام كارهاي خانه داري مانند نگهداري از كودكان و سالمندان، پختن غذا، توجه به بهداشت و نظافت خانه و خانواده علاوه بر اينكه نقش مهمي در اقتصاد خانواده دارند، شاخص سرمايه ثروت ملي را نيز به طور چشمگيري افزايش مي دهند. زنان علاوه بر كار خانه داري با انجام فعاليت هاي اقتصادي يا در حوزه اجتماعي و يا در حوزه اشتغال خانگي مي توانند در ساعات اوقات فراغت، ضمن انجام يك فعاليت مطابق با سابقه و علايق خودشان سهمي در تأمين هزينههاي خانواده به عهده گيرند. معمولاً حاصل اين فعاليت اقتصادي زن باعث خروج خانواده از خط فقر مي گردد. حضرت علي (ع) سه خصلت متانت، احتياط و حسابگري را از ويژگي هاي مهم زن مسلمان ميداند. آن حضرت به زنان حسابگر ارج مينهد و متذكر ميشود كه زنان حسابگر و دقيق از مال و آبروي همسر خويش مراقبت ميكنند. به اين ترتيب زن به عنوان فعال در عرصه خانواده و تربيت فرزند ضمن گرم كردن نهاد خانواده به عنوان مهمترين وظيفه با حسابگري و تحت نظر در دخل و خرج خانواده را نيز به سامان مي رساند.
نقش زنان در آموزش مصرف صحيح در راستاي تحقق اقتصاد مقاومتي به كودكان:
به فرموده امير مؤمنان علي (ع) زن ناظر و مسئول امور خانه و همسرش است. يكي از وظايف زن به عنوان مسئول خانه و خانواده انتقال ارزشهاي اخلاقي به نسل بعد است. مادر صرفه جو، بچه هايش را صرفه جو تربيت ميكند. مادري كه نگرش اقتصادي دارد، فرهنگ اقتصاديش را به خانواده و فرزندان منتقل ميكند و مانع از بريز و بپاشهاي بي مورد ميشود. نقش اقتصادي مادر در كل خانواده جاري، به طور كلي بخش اعظمي از تربيت، الگوپذيري متربي از مربي است و از طريق گفتار، كردار و رفتار در وجود بچهها نقش ميگيرد.
سخت کوشی زنان ایرانی:
بزرگترين هنر زنان و مردان ایرانی سخت كوشي آنهاست و آنها اين گنج را مديون پيشينيان خود هستند. خانوادههاي ایرانی به خوبي ميدانستند كه براي زندگي و خوب زندگي كردن بايد كار و تلاش كنند به همين جهت آب را از دل خاك با حفر قنات به روي زمين آوردند. روحيه تلاشگري و امرار پدراني است كه در سياهي هاي چاه و در راهروهاي تنگ و باريك قنات با ضربههاي كلنگ و تيشه آب، اين مايه حيات را براي تداوم ماندن در كوير با زحمات و مشكلات زياد به دست آورد و طبيعت قهرآلود اين خطه به مردمانشان آموخت قناعت را، و اقتصادي زيستن و قدر دانستن داشتههايشان را و اگر مروري بر فعاليت هاي گذشته زنان ایراني داشته باشيم، خواهيم ديد كه زن ایراني چه شهري و چه روستايي زني سخت كوش و سازگار بوده است قناعت و صرفه جويي ساده زيستن و سازگاري از مهمترين ويژگيهاي او بوده و از ديرباز داشتن فرهنگ قناعت و استفاده بهينه از مواهب الهي جزء شاخصهاي زندگي آنان محسوب ميشده است. براي مصرف بهينه در اين شرايط سخت اقتصادي و تحريم بايد به اين نكته توجه داشت. آموزش يكي از محورهاي اصيل براي خانواده هاي ايراني است اگر هر خانواده اي بياموزد كه درست مصرف كند و با صرفه جويي امكان استفاده از ساير مواهب را براي خانواده فراهم كند، شادي و نشاط را براي خانواده به ارمغان ميآورد.
آموزش و اقتصاد مقاومتی:
يكي از مهمترين ابزار و برنامه ها جهت صرفه جويي و جلوگيري از اسراف، آموزش است. آموزشي كه منجر به تغيير نگرش و اصلاح باور و كردار نادرست شود. در همين راستا تهيه برنامه هاي آموزشي و استفاده از ابزار رسانه بسيار مفيد فايده است. بازيابي هويت زن ايراني و پرهيز از تجمل گرايي و چشم و هم چشميهاي نامناسب و توجه زنان به اين نكته كه بايد روي توليد ملي كار شود و از خريد محصولات خارجي حتي المقدور خودداري كنند و اين كه با خريد محصولات توليد داخل به توسعه و پيشرفت اقتصادي كشورمان كمك كنيم سبب مي شود تا زنان ما انشاءالله در اين جهاد اقتصادي موفق باشند.
الگوهای دینی در مدیریت اقتصادی خانواده:
حضرت زهرا (س) همانگونه که در تمام شئون الگویی حسنه است در این مورد نیز برای بانوان بهترین الگو در مدیریت و سازماندهی اقتصاد خانواده است و جالب است که در زندگی حضرت زهرا (س) نقش منابع غیرمادی در اقتصاد خانواده مهمتر از منابع اقتصادی است. ارسطو علم اقتصاد را علم خانهداری میدانست اما هنر اقتصاد خانواده به معنی برقراری تعادل میان منابع محدود درآمد و مخارج است و تأمین اقتصادی رمز بقای خانواده است. نقش منابع آنقدر اهمیت دارد که کارشناسان مدیریت اقتصاد خانواده آن را بهعنوان یکی از ارکان تحقق رویای خوشبختی و موفقیت مطرح میکنند. انتخاب قلب اقتصاد خانواده است. اعضای خانواده دوست دارند بهترین نوع غذا را مصرف کنند، زیباترین لباسها را خود تهیه کنند. در بهترین نقطه شهر و در بهترین منزل زندگی کنند و بهترین وسایل و امکانات را در اختیار داشته باشند. بهطور مکرر سفر بروند، بهترین آموزشها را برای خود فراهم کنند و ... واقعیت این است که اگر چه این درخواستها به وسیله همه خانوادهها مطرح میشود اما واضح است که فقط درصد کمی از خانوادهها قادر به تأمین این خواستهها هستند.
درآمد خانواده ها و انتخاب مطلوب:
درآمد هر خانواده میتواند مقدار محدودی از این خواستهها را برآورده کند، از این رو خانواده باید از میان خواستههای خود انتخاب کند. بهترین و اقتصادیترین انتخاب برای خانواده، انتخابی است که بیشترین رضایت خاطر و خشنودی را برای اعضای خانواده به بار آورد. اقتصاددانان به جای رضایت خاطر از یک اصطلاح علمی به نام «مطلوبیت» استفاده میکنند. آنها میگویند بهترین انتخاب، انتخابی است که بیشترین مطلوبیت را برای خانواده ایجاد میکند. زنان در مدیریت و برنامهریزی الگوهای مصرفی در خانواده نقش اصلی را دارند. در جوامع سنتی این نقش زنان بیشتر در موضوع قناعت در خانواده مطرح است. برخی کارشناسان مصرف را کلید مهم تحولات اجتماعی بیان میکنند. از آنجا که سطح زندگی افراد در جامعه دچار تغییرات اساسی است نگاه امروز به اقتصاد نگاهی وسیع و گسترده است. در قدیم مصرف، یک رفتار اقتصادی معرفی میشد بهطوری که افراد غنی به لحاظ درآمد بالا کالای بیشتری مصرف میکردند در حالی که امروز مصرف وسیلهای شده که افراد شخصیت خود را به دیگران نشان میدهند و در واقع مصرف به یک رفتار اجتماعی تبدیل شده است. اگر در خانواده مصرف و استفاده از کالاهای مصرفی توسط مادر خانواده مدیریت نشود اقتصاد خانواده دچار مشکل میشود. زن با استفاده از جایگاه ویژهای که از لحاظ احساسات و عواطف در خانواده دارد میتواند روی الگوی مصرف و نظام اقتصادی خانواده تأثیر مستقیم داشته باشد.
دسترسی اعضای خانواده به منابع درآمد:
چگونگی توزیع منابع در دسترس خانواده بین اعضای آن بسیار مهم است و واضح است اگر یکی از اعضای خانواده قسمت بیشتری از درآمد خانواده را به خود اختصاص دهد سهم کمتری برای دیگران میماند. در اینجا یک راه حل طلایی برای توزیع مناسب درآمد خانواده پیشنهاد میکنیم. فهرستی از خواستهها و انتخابهای ممکن را بنویسید. انتخابها را آنقدر با هم عوض کنید که به بهترین انتخاب با توجه به درآمدتان دست پیدا کنید. توجه کنید که هر خانواده سازمانی است که تولید و توزیع کالا را انجام میدهد. مکانی است که در آن گروهی زندگی، کار و بازی میکنند و عمل هر یک بر دیگری اثر میکند. پیداست که درآمد خانواده تنها میتواند درصدی از نیازهای افراد خانواده را تأمین کند. از این رو باید از میان خواستهها بهترین و لازمترین انتخاب بهعمل آید. نیاز به انتخاب در تمام طول زندگی وجود دارد. انتخاب کالاهای مختلف بستگی به درآمد خانواده و تشخیص آنها دارد. هر چه درآمد محدودتر باشد انتخابها هم محدود میشود و در نتیجه باید انتخابها درست و بهینه باشد تا بیشترین رضایت خاطر و مطلوبیت را برای افراد خانواده به بار آورد. برای رسیدن به این سطح، همکاری پدر و مادر لازم و ضروری است ولی نقش مادر با توجه به مسئولیت مادری و همسری از پدر مهمتر است. بریز و بپاشها و مخارج فرعی و غیرضروری یا گاهی زیانآور نه تنها سطح بهرهوری خانواده را کاهش میدهد بلکه بهصورت فرهنگ و عادت نامطلوب به نسلهای آینده منتقل میشود.
سخن پایانی:
جنگ فرهنگي دشمن يکي ديگر از طرح هاي پيچيده استکبار جهاني است که در جديدترين اقدام خود با توهين به ساحت مقدس پيامبر مکرم اسلام (ص)رقم خورد که نشان از عجز و ناتواني دشمنان اسلام داشت . هدف دشمنان از جنگ نرم و شبيخون فرهنگي چيزي جز از بين بردن هويت و اصالت جوانان ايران اسلامي به خصوص زنان با غيرت و نقش آفرين نيست و آنان مي خواهند عزت زنان ما را از بين ببرنند ولي مطمئن باشند با بصيرت و روشنگري مقام معظم رهبري تمامي نقشه هاي شوم آنان نقش برآب خواهد شد.
امروز برنامه ريزي پيچيده دشمن در بحث جنگ اقتصادي است ، تحريم اقتصادي از جمله توطئه هاي استکبار عليه ايران اسلامي است که مردم ايران خواهند توانست با توجه به منويات مقام معظم رهبري با تکيه بر اقتصاد مقاومتي اين نقشه شوم دشمن نيز برطرف خواهد شد و نقش زنان در اقتصاد مقاومتي پررنگ است و وظيفه زنان در جنگ اقتصادي دشمنان عليه انقلاب اسلامي دوچندان شده است .
منبع :http://www.fatehnet.ir
سفر به قم همواره در نزد رهبر معظم انقلاب جایگاه ویژه ای داشته و ایشان در مدت رهبری خود بارها به این استان سفر نموده است.
اولین آن در 30 بهمن ماه سال 70 بود که ایشان به شهر مقدس قم سفر نمودند و با استقبال پرشور و بی نظیر مردم قم و علما مواجه شدند ایشان در این سفر با تاکید بر ضرورت تحول در حوزه های علمیه تاکید کردند: «امروز حوزهى علميه مثل گذشته جدا از مسائل و حوادث عالم نيست؛ امروز حوزهى علميه حقيقتى است كه با همهى دنيا - مستقيم و غيرمستقيم - مرتبط است؛ بنابراين، سخن از حوزهى علميه، بىشك با مسائل جارى جهان اسلام هم مرتبط است».
پي نوشت و منابع
1.پایگاه اطلاع رسانی و خبرگزاری ابنا، محمد بیدارمنش
به گزارش مشرق، نزدیک به یک هفته از توزیع سبد کالای حمایتی دولت یازدهم در فروشگاههای منتخب این طرح می گذرد و به نظر می رسد بخش عمده ای از مشمولان دریافت این سبد کالایی توانسته اند این سهمیه خود را دریافت کنند. این در شرایطی بود که در روزهای ابتدایی اجرای این طرح ازدحام و شلوغی در فروشگاههای توزیع کننده این سبد کالایی به چشم می خورد.
این ازدحام و شلوغی به دلیل اعلام مهلت دو هفته ای برای دریافت این سبد کالایی بود که مردم را به دریافت زودهنگام این سبدها تشویق می کرد اما پس از آنکه وزارت صنعت، معدن و تجارت در اطلاعیه ای سقف زمانی دریافت این سبد کالایی را برداشت و اعلام کرد که توزیع سبد کالا تا پایان سال ادامه خواهد داشت، آرامشی در فروشگاههای عرضه کننده حاکم شد و هم اکنون بررسی های میدانی خبرنگار مهر نشان می دهد که توزیع این سبد کالایی در بیشتر فروشگاههای منتخب با آرامش صورت می گیرد.
در این میان حتی بازدید مدیران دست اندرکار در اجرای این طرح از برخی فروشگاهها نشانگر این است که مدت زمان دریافت یک سبد کالایی از سوی هر فرد کمتر از گذشته شده است. مردم هم از این روند احساس رضایت بیشتری می کنند و می گویند دولت نباید از ابتدا سقف زمانی برای دریافت این سبد اعلام می کرد.
یکی از افرادی که برای دریافت سبد کالای حمایتی دولت منتظر ارائه مدارک است، به خبرنگار مهر می گوید: مردم نگران این بودند که اگر در روزهای ابتدایی موفق به دریافت این سبد نمی شدند، معلوم نبود که آیا در روزهای بعد کالا به دستشان برسد یا آنها نتوانند به این سهمیه دسترسی پیدا کنند.
وی می افزاید: برخورد متصدیان فروشگاه با مردم مناسب است و علی رغم اینکه از روزهای ابتدایی به مردم اعلام می کردند که کالا به اندازه کافی تامین شده اما اعتماد در میان مردم نداشت.
این شهروند ادامه می دهد: در روز اول توزیع سبد کالایی به فروشگاه مراجعه کردم اما نتوانستم سبد کالا دریافت کنم، چرا که ازدحام بیش از حد انتظار بود.
فرد دیگری که منتظر دریافت سبد کالا بود به خبرنگار مهر می گوید: دولت باید شیوه توزیع را مناسب تر برنامه ریزی می کرد تا مردم به مشکل برنخورند، چرا که بیش از هر چیز برای مردم حفظ آبرو و کرامت آنهاست.
وی خاطرنشان کرد: البته به نظر می رسد مردم هم خود در انتخاب فروشگاهها عجله کردند، چرا که در برخی فروشگاهها صفی تشکیل نشده بود و برخی اقوام توانسته بودند به راحتی سبد کالا دریافت کنند و در مقابل، برخی فروشگاهها که عمدتا فروشگاههای بزرگ هستند، با تشکیل صفهای طولانی مواجه شدند.
در عین حال، بهمن حاج علی مدیر اجرایی طرح توزیع سبد کالا در گفتگو با خبرنگار مهر می گوید: توزیع سبد کالا مطابق با وعده داده شده تا پایان اسفندماه ادامه دارد اما به نظر می رسد که زودتر از پایان سال شاهد توزیع سبد کالا به تمام مشمولان باشیم.
وی تصریح کرد: مردم چنانچه شکایتی داشته باشند می توانند با شماره تلفن 124 تماس بگیرند و مراتب را با مسئولان درمیان بگذارند.
حاج علی اطمینان داد: تمامی اقلام سبد کالا به میزان بسیار مناسبی تامین شده و جای هیچ گونه نگرانی نیست.
وی ادامه داد: در حال حاضر آرامش به فروشگاههای عرضه کننده سبد کالایی بازگشته است.
عرضه سبد کالایی حمایتی دولت از یکشنبه گذشته در سراسر کشور آغاز شده و فروشگاههای امکان مرتبط با اتحادیه کارگران، اسکاد مرتبط با کارکنان دولت، اتکا مرتبط با نیروهای مسلح، اتحادیه فرهنگیان و فروشگاههای سپه و شهروند برای عموم مردم و فروشگاه رفاه برای مشمولان کمیته امداد و بهزیستی توزیع سبد کالایی را انجام می دهند.
بر اساس این گزارش، این سبد کالایی شامل 10 کیلوگرم برنج، 2 بطری 900 گرمی روغن مایع، 2 بسته پنیر، 4 کیلوگرم مرغ و یک شانه تخم مرغ است.
دولت وعده داده است تا در اسفندماه نیز یک سبد دیگر کالایی را در اختیار مردم قرار دهد که توزیع آن احتمالا در نیمه اول اسفندماه خواهد بود.